عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي ساختار و محتوا در رمان ويكتور هوگو و داستان شاپور قريب
پديد آورندگان :
فارسيان ، محمّدرضا دانشگاه فردوسي مشهد , جوانمردي ، سارا دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , ويكتور هوگو , مردي كه مي خندد , شاپور قريب , عذرا لندوكه
چكيده فارسي :
ادبيات تطبيقي شاخه اي است از نقد ادبي كه به بررسي روابط فرهنگي و ادبي ميان ملت ها مي پردازد. از اين رو بررسي شباهت ها ي محتوايي و ساختاري ميان آثار نويسندگان برخاسته از فرهنگ ها ي گوناگون شاخه اي از پژوهش هاي تطبيقي است، كه همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در اين گفتار برآنيم تا به پژوهشي در اين زمينه با نگاهي به آثار ويكتور هوگو و شاپور قريب بپردازيم. هوگو، در رمان مردي كه مي خندد مي كوشد تا به روايت سرنوشت سياه پسركي زشت رو كه همواره خنده ي موحشي بر چهره دارد، بپردازد. قريب، نويسنده ي معاصر ايراني، نيز در داستان عذرا لندوكه به حكايت تيره روزي دختركي زشت رو مي پردازد. دو داستان تصويري است از زندگي انسان هايي كه صورتي زشت اما سيرتي زيبا دارند. ميان اين دو اثر ، از نظر مضامين،گره خوردگي حوادث و شخصيت ها مشابهت هايي وجود دارد. در اين جستار برآنيم تا با استفاده از ابزار هاي تطبيق و مقايسه به تحليل تطبيقي محتوا و ساختار در دو اثر و نيز به مشخص كردن ميزان و علت همانندي ها در دو جامعه متفاوت شرقي و غربي بپردازيم .
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه
عنوان نشريه :
مطالعات زبان و ترجمه