رابطه متقابل نوسان نرخ ارز واقعي و نوسان رميتانس در كشورهاي در حال توسعه منتخب: رهيافت معادلات همزمان

در بسياري از اقتصادهاي نوظهور و درحال توسعه، تغييرات و نوسانات ناگهاني در نرخ ارز مي‌تواند از طريق كاهش سرمايه‌گذاري، حجم تجارت و سودآوري بر رشد اقتصادي اين كشورها اثر منفي داشته باشد. با توجه به اينكه اين اقتصادها در مقابل تغييرات جريان‌هاي سرمايه آسيب‌پذير هستند؛ وجوه مالي ارسالي شاغلين خارج از كشور (رميتانس ) به عنوان يكي از مهمترين جريان‌هاي مالي و سرمايه‌اي، مي‌تواند نرخ ارز كشورهاي درحال توسعه را با نوسانات و نااطميناني‌هايي همراه سازد و باعث بي‌ثباتي اقتصاد گردد. بنابراين در پژوهش حاضر اثر متقابل نوسان نرخ ارز واقعي و نوسان رميتانس با كاربرد رهيافت‌هاي واريانس ناهمساني شرطي خودرگرسيون تعميم‌يافته (GARCH) و سيستم معادلات همزمان حداقل مربعات سه مرحله‌اي (3SLS) براي كشورهاي درحال توسعه منتخب از جمله ايران طي سال‌هاي 20151980 مورد بررسي و تحليل تجربي قرار مي‌گيرد. نتايج حاكي از آن است كه رابطه دو طرفه‌اي بين نوسان نرخ ارز و رميتانس برقرار است كه در اين ميان، نوسان نرخ ارز تأثير بزرگتر و قابل توجهي بر نوسان رميتانس دارد؛ درحاليكه اثر معكوس آنها اندك است. به عبارتي، نوسان رميتانس تأثير قابل توجهي بر نوسان نرخ ارز ندارد كه اين امر موجب ثبات اقتصادي مي‌شود. علاوه بر اين، سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي، مخارج دولت و باز بودن تجاري باعث ايجاد نوسان در نرخ ارز واقعي و در سوي ديگر، تورم، توسعه مالي، هزينه سرانه خانوار و وابستگي سني از جمله عوامل تأثيرگذار بر نوسان رميتانس در كشورهاي مورد بررسي مي‌باشند.