قلب نحوي در كردي كلهري براساس برنامۀ كمينه‌گرا

قلب نحوي در كردي كلهري حركتي مشخّصه‌مبنا با انگيزۀ بازبيني مشخّصۀ تأكيد است. انواع مختلف قلب نزديك، قلب دور، قلب چندگانۀ نزديك و دور و قلب به سمت چپ در كردي كلهري رايج است. مفعول مشخّص، گروه فعلي، گروه پرسش واژه و فاعل درونه برخلاف مفعول نامشخّص سازه‌هاي مقلوب‌شدني در اين زبان هستند. قلب نزديك و دور مفعول مشخّص در كردي كلهري، منجر به ايجاد روابط ارجاعي و مرجع‌گزيني جديد مي شود كه ضمن ردّ نظر مياگاوا (2001) و ماهاجان (1990) كه موردي از تناقض ويبلهوت نيز است. با ارائه استدلال‌هايي ازقبيل جايگاه قيد جمله و قيد گروه و همچنين، ضرورت وجود فاعل در پاسخ كوتاه اثبات شد كه برخلاف برخي مطالعات (مياگاوا، 2001؛ ماهاجان، 1994 و كريمي، 2005)، مشخّصۀ اصل فرافكني گسترده را نمي‌توان به مثابه انگيزه قلب نزديك در كردي كلهري فرض كرد. داده‌هاي بررسي شده در اين مقاله بيان گر آن است كه قلب نزديك در كردي كلهري حركتي غير موضوعي به مشخّص‌گر گروه تأكيد است. يكپارچگي ارائه شده در تبيين قلب نزديك و دور از دستاوردهاي ديگر اين مطالعه است كه شواهدي براي ردّ ماهاجان (1994)؛ مياگاوا (2001) و كريمي (2005) محسوب مي‌شود. اين يكپارچگي در تبيين قلب نزديك و دور هم سو با اصول اقتصادي موجود در كمينه‌گرايي مبني بر استفاده حداقلي از ابزارها در تحليل داده ها نيز است.