عنوان مقاله :
بررسي نقش شگردهاي كنايهمحور در تصويرسازي براعت استهلالهاي نفثهالمصدور
پديد آورندگان :
حسن پور آلاشتي ، حسين دانشگاه مازندران , ميردار رضايي ، مصطفي دانشگاه مازندران , محمدي ده عباساني ، راحيل دانشگاه مازندران
كليدواژه :
تصوير , براعت استهلال , صناعات كنايه محور , استعاره ايهامي كنايه , استعاره كنايه
چكيده فارسي :
تصرّف هنرمند در زبان سبب خلق تصوير ميشود؛ اين دگرگوني بهوسيله بهكارگيري عناصري شكل ميگيرد كه در مجراي زبان موجود و از قابليّتهاي ذاتي آن است. هنرور با كشف و بهرهگيري از اين ابزار، در هنجار طبيعي زبان دست برده، بهواسطۀ همين دستكاري، دست به آفرينش تصوير ميزند. از اين منظر، كتاب نفثهالمصدور مشحون از تصويرسازيهاي بديع و جذّاب است. از سوي ديگر، چگونگيِ آغاز سخن و پرداخت آن در تأثيرگذاري اثر بر خواننده، نقش بسزا و تعيينكنندهاي دارد و نويسنده توانا با نگاشتن سرآغاز و مطلعي مناسب، ضمن اينكه ميتواند ميزان جذب و تأثير كتابش را دوچندان كند، خواننده را نيز در جريان جوّ كلّي و فحواي اثر قرار ميدهد. يكي از تكنيكهاي ظريف و اثرگذار در اين زمينه، بهكارگيري صناعت بديعيِ «براعت استهلال» است. در كتاب نفثهالمصدور، نويسنده دو بار از اين صناعت بهره ميگيرد: نخست در مقدمه كتاب كه دو واژه «شمشير» و «قلم» ـ در كنار مسائلي چون غصه و هجران ياران، جسم انسانهاي كشتهشده ... ـ در بيشتر تصويرسازيهاي نويسنده ديده ميشود؛ دوّمين «براعت استهلال» تقريباً در ميانه كتاب ديده ميشود و درآن تصويرسازيهاي نويسنده پيدرپي و بهوسيله پديدههايي مختلف (چون آسمان، زمين، شفق، صبح، كوه و دريا) صورت ميگيرد. يكي از انواع ابزارهاي تصويرآفرين كه نسوي در سرآغاز سخن خود با بهكارگيري آن ميكوشد تصوّرهاي ذهني خود را به تصوير مبدّل كند، صنايع «كنايهمحور» است. اين جستار ميكوشد ضمن تعريف صناعات كنايهمحور، به تشريح دو گونه آن، يعني صناعت «استعاره ايهامي كنايه» و «استعارۀ كنايه» بپردازد كه در آفرينش تصويرهاي بديع در درآمد (براعت استهلال)هاي نفثهالمصدور نقشي اساسي دارند.
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي
عنوان نشريه :
مطالعات زباني و بلاغي