او براي نژادش مي‌كوشد : مطالعۀ ايدئولوژي نژادي در رمان جين اير از منظر تاريخ‌گرايي نوين

قرن نوزدهم  عصر امپرياليسم و استعمار شناخته شده و لذا گفتمان قدرت بريتانيا در اين قرن داراي ويژگي‌هايي امپرياليستي و استعماري است، و امپرياليسم مي‌تواند بخشي جداناشدني از خوانش و ارزيابي ادبيات انگليسي قرن نوزدهم باشد. با مطالعۀ رمان جين اير(1847) از منظر رويكرد تاريخ گرايي نوين، مقاله حاضر در جستجوي صداهاي نژادي سركوب شده در اين اثر است. اين مقاله با بررسي جين ايربه مثابه رمان انگليسي معيار اواسط قرن نوزدهم مي‌كوشد نشان دهد به چه روشها و تا چه اندازه‌اي گفتمان قدرت غالب عصر ويكتوريا، علي رغم مخالفت‌هاي بعضاً آشكار رمان با نژادپرستي و سازوكارهايش، بدان راه يافته و خود را در متن جين ايرتثبيت و بازتوليد مي‌كند. رمان شخصيت‌هاي خارجي يا شخصيت‌هايي را كه به لحاظ فيزيكي و ذهني منتسب به هويت غيرانگليسي‌اند براي قهرمان انگليسي، وطني و طبقه متوسط خود، جين، تهديد تلقي مي‌كند. مقاله حاضر در هر يك از سه بخش اصلي خود به چگونگي بازنمايي سه نژاد كرئول، ايرلندي و فرانسوي در جين ايرمي‌پردازد و پس از ارايۀ شواهد متني و اجتماعيتاريخي، چنين نتيجه مي‌گيرد كه جين ايردر لايه هاي آشكار خود متني ضد نژادگرايي و همزمان در لايه‌‌هاي پنهان‌تر خود نژادگرايانه است.