عنوان مقاله :
سوژه زندگينامه خودنوشت از منظر پست مدرنيسم
پديد آورندگان :
قائمي ، مريم دانشگاه علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد تهران , سجودي ، فرزان - گروه نمايش
كليدواژه :
زندگينامه خودنوشت , پستمدرنيسم , سوژه , هويت , بازنمايي , گفتمان
چكيده فارسي :
زندگينامه خودنوشت را معمولاً به شكل يك داستان يا روايت در نظر ميگيريم كه رُخدادها و تجارب زندگي نويسنده را بازگو مي كند. چنين رواياتي ميتوانند در قالب داستان خيالي، شعر، يا شرحي صريح و صادقانه از زندگي باشند. اين روايات در هر شكل يا قالبي، اتكاي شديدي به حافظه ما از تجاربي دارند كه به ترتيب زماني رخ مي دهند؛ هرچند شايد اين تجارب نه به صورت زمان خطي، بلكه به صورت تكهتكه و نامنسجم در متن بازنمايي شوند. مفهومي كه نويسنده از هويت يا خويشتن در ذهن دارد، معمولاً از ارتباط تنگاتنگي با آن رخدادها و تأثير شكلدهندهاي كه در زندگي اش بر جا گذاشتهاند، برخوردار است. به طور خلاصه، سوژه زندگينامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه و از يك تجربه به تجربه ديگر است. اين چندگانگي موقعيت سوژه كه منجر به خويشتن چندپاره مي گردد، زماني يك ناهنجاري به شمار مي آمد. اما، اكنون به يك هنجار پستمدرن تبديل شدهاست. از اين رو، با ابهامزدايي از مفهوم نوگراي سوژه مقتدر عصر روشنگري و جايگزين سازي واقعيت واحد با برساخته هاي ذهني حاصل از ميل مؤلف زندگينامه خودنوشت به ديگري بودن، مفهوم سوژه به منزله «اجراي» خويشتن چندپاره درمي آيد، تا آنجا كه چه بسا «خويشتن» حتي به جاي «ديگري» گرفته ميشود. هدف اين مقاله، پاسخ به اين پرسش ها است كه در قرائت ما از سوژه پستمدرن در كانون زندگينامه خودنوشت، «من» چندگانه و مبهم چه نقشي ايفاء مي كند؟ چگونه «ديگران» برآمده از اين متن مي توانند خود را از وضيعت غيربودگي رها سازند و در مقام منِ مؤلف، به لحاظ تاريخي، جايگاهي در جهان را از آن خود كنند و در گفتمان هاي مختلف نيز شركت جويند؟
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي