رابطه سرمايه اجتماعي و كيفيت زندگي در محلات شهري

Social Capital and Quality of Life in Urban Districts

اتكاي اجتماع محلي به خود براي ارتقاي كيفيت زندگي و رفع مشكلات جمعي، ايده محوري در انديشه مكاتبي چون اجتماع گرايان ايدئولوژي هاي سياسي راست جديد يا چپ جديد يا راه سوم به شمار مي آيد. اساس اين ديدگاه ها برظرفيت سازي و بسيج منابع و سرمايه هاي محلي قرار دارد. به نظر مي رسد. سرمايه اجتماعي شناختي وساختاري در كنار يكديگر مفاهيم تحليلي مناسبي براي شناسايي پتانسيل رفتارهاي اجتماع گرايانه و رفاه اجتماعي در اجتماعات مختلف مكاني محسوب مي شوند و از اين رو هر اندازه گيري سرمايه اجتماعي در واقع اندازه گيري ظرفيت جامعه براي مديريت خويش است. به ويژه آن كه سرمايه اجتماعي عامل مؤثري در افزايش كارآيي ساير اشكال سرمايه (انساني، اقتصادي، كالبدي) نيز محسوب مي شود. مقاله حاضر در دو سطح تحليلي خرد (فردي) وكلان (منطقه شهري) به دنبال نشان دادن عوامل مؤثر بر تغيير سرمايه اجتماعي در مناطق مختلف شهري و ارتباط اين سرمايه با اشكال ديگر سرمايه و تأثيرآن بر كيفيت زندگي در مناطق شهري است. اطلاعات سطح خرد تحقيقي مبتني بر پيمايش معرفي در شهر قوچان است. درسطح كلان نيز از مجموع هاي از منابع استادي و تحليلي ثانويه براي شاخصي سازي مفاهيم مرتبط با تحقيقي استفاده شده است. نتايج تحقيق بيانگر تغييرپذيري ساختي سرمايه اجتماعي در مناطق مختلف شهري است. سطح سرمايه اجتماعي در دو بعد ذهني و ساختي با سطوح سرمايه كالبدي ارتباط مستقيم دارد. اين يافته مويد مفهوم سازي كلاسيك بورديو از تعاملي و ارتباط سرمايه ها با يكديگر است. سرمايه اجتماعي همچنين با دوام شبكه هاي روابط محلي و همسايگي، طول مدت اقامت شهري و جا به جايي هاي درون شهري و نيز سرمايه انساني در مناطق مختلف شهري ارتباط نشان مي دهد. در مجموع، يافته هاي تحقيق نقش حياتي سرمايه اجتماعي در حفظ سرمايه هاي كالبدي و توانمند سازي اجتماع محلي براي بسيج منابع و دارايي هاي آن و نيز ضرورت برقراري عدالت اجتماعي در سطح كلان براي حل ريشه اي اين مسئله را آشكار مي سازد.

Reliance of local community on its own resources for promoting quality of life and resolving its collective problems has been the Focus of schools such as communitarianists, JH:!V right, new left and the third ,vay. The basis of these approaches is enhancing capacities and mobilizing resources on a local level. It seems that cognitive and structural social capital together serve as suitable analytical concepts for identifying the potential for prcsocial behaviours and sociahvelfarc in different communities. Any measurement cf social capital, therefore, implies measurement of a society's potential to govern itself. Drawing on both micro (personal) and macro (urban areas) levels, the present paper aims at showing factors affecting social capital in different urban districts, and the relationship of social capital with other capitals. The findings indicate the structural variation of social capital in different urban districts. Social capital on both subjective and structural levels is directly related to physical capital.