شماره ركورد :
1039080
عنوان مقاله :
مشخصه‌هاي اساسي طبيعت‌گرايي در فلسفه معاصر غرب
پديد آورندگان :
بيابانكي ، سيد مهدي - دانشكده اهل البيت عليهم السلام دانشگاه اصفهان , بيابانكي ، سيد مهدي - دانشكده اهل البيت عليهم السلام دانشگاه اصفهان
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
23
تا صفحه :
46
كليدواژه :
طبيعت‌گرايي , علم‌گرايي , ماوراءالطبيعه , طبيعتگرايي روششناختي , طبيعت‌گرايي هستي‌شناختي
چكيده فارسي :
طبيعت‌گرايي، يك رويكرد فلسفي درون سنت فلسفه تحليلي است، كه در طول سه دهۀ آخر قرن بيستم يكي از جهت‌گيري‌هاي غالب در فلسفه تحليلي به شمار مي‌آيد. از نگاه بسياري از طبيعت‌گرايان، طبيعت‌گرايي نه تنها رويكردي فلسفي، بلكه در عين حال، به عنوان يك «ايدئولوژي» و عامل جهت دهنده به كل سنت فلسفۀ تحليلي نيز به شمار مي‌آيد. اما با اين وجود، پاسخ به اين سؤال كه «طبيعت‌گرايي چيست؟» با چالش‌هاي بسياري همراه بوده است. برخي از فلاسفه، تلاش براي صورت‌بندي طبيعت‌گرايي و تعريف آن را بي‌فايده مي‌دانند و مي‌كوشند تا طبيعت‌گرايي را در بستر ديالوگ‌هاي صورت گرفته ميان فلاسفه طبيعت‌گرا و ضد طبيعت‌گرا در زمينه‌هاي مختلف صورت‌بندي كند. در مقابل، برخي ديگر، طبيعت‌گرايي را يك آموزه فلسفي منسجم نمي‌دانند، بلكه آن را برنامه‌اي پژوهشي مي‌دانند كه مركب از مجموعه‌اي از رويكردهاي روش‌شناختي يا شيوه هدايت پژوهش است. هر دو رويكرد فوق با كاستي‌هاي مواجه بوده است. هدف ما در اين مقاله اين است كه طبيعت‌گرايي را بر اساس مشخصه‌هاي اساسي آن صورت‌بندي كنيم. بر اساس اين صورت‌بندي، طبيعت‌گرايي آموزه‌اي مركب از دو مشخصه كلان است كه عبارتند از علم‌گرايي و اجتناب از فراطبيعت. علم‌گرايي، روح معرفت‌شناختي طبيعت‌گرايي، و اجتناب از فراطبيعت، مشخصه هستي‌شناختي آن به شمار مي‌رود.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
لينک به اين مدرک :
بازگشت