عنوان مقاله :
كارل اشميت و تئوريزه كردن خشونت
پديد آورندگان :
عابدي اردكاني ، محمد - گروه حقوق و علوم سياسي , عابدي اردكاني ، محمد - گروه حقوق و علوم سياسي , اله دادي ، نفيسه - گروه حقوق و علوم سياسي. , اله دادي ، نفيسه - گروه حقوق و علوم سياسي.
كليدواژه :
خشونت , امر سياسي , دوست , دشمن , حاكميت , سياست
چكيده فارسي :
در همه ادوار و جوامع، وجود خشونت واقعيتي انكارناپذير بوده است و انتظار هم نميرود از ميان برود. ولي بشر همواره كوشيده است كه با اتخاذ شيوههايي آن را محدود سازد، البته بهرغم تلاش بشر در اين زمينه، هيچ كاهش چشمگيري ديده نشده است. گروهي از نظريهپردازان خشونت را ذاتي امر سياسي ميدانند. گوهر سياست از اين منظر، مقوله قدرت است و امر مبتني بر قدرت، نميتواند فارغ از پديدار خشونت جاري شود. قدرت بنابر تعريفي عمومي، تحت نفوذ قراردادن عدهاي توسط فرد يا گروهي ديگر، براي اقناع آمرانه آنها به منظور حركت در مسير خواستههاي گروه قدرتمند محسوب ميشود. كنشهاي گروه تحتنفوذ، لزوماً منطبق بر خواستهها و منافعشان نيست، بلكه آنها آگاهانه يا ناآگاهانه، كنشهايي را درعرصه عمومي از خود صادرميكنند كه منافع هيئت حاكمه يا طبقه ذينفوذ را برآورده ميكند. گروه ديگر نظريات، خشونت را مستقل از امر سياسي ميداند. پژوهش حاضر ميكوشد تا با بهرهگيري از روش توصيفي– تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانهاي، نشان دهد كه چگونه كارل اشميت، به شيوهي متفكراني چون هابز و ماكياولي، و با بهرهگيري از مفاهيمي چون quot;امر سياسي quot;، quot;حاكميت و وضعيت اضطراي quot; و quot;دوست/ دشمن quot; خشونت را امري ذاتي در سياست ميداند و درنتيجه راه را براي توجيه فاشيسم فراهم مينمايد.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي