عنوان مقاله :
نسبت ميان حقيقت و سياست: خوانشي نئوپراگماتيستي
پديد آورندگان :
اخوان كاظمي ، مسعود دانشگاه رازي , محمدي ، محمد كريم دانشگاه رازي
كليدواژه :
حقيقت متافيزيكال , شالوده شكني حقيقت , رورتي , حقيقت پراگماتيكي و اميد اجتماعي
چكيده فارسي :
حقيقت پراگماتيكي در انديشه «ريچارد رورتي»، بديلي است براي جست وجوي حقيقت به اسلوبي كه سنت فكري و فلسفي غرب تاكنون بدان پرداخته است. در بررسي مفهوم حقيقت، رويكرد عملگرايانه رورتي به تقابل با دو روايت مطرح در انديشه فلسفي غرب برميخيزد: از يكسو با روايت افلاطوني دكارتي، كه در آن حقيقت به مثابه امري متافيزيكال تعبير ميشود و از سوي ديگر با روايت فراتجدد كه معتقد به شالوده شكني حقيقت است و حكم به نسبي بودن آن ميكند. نويسندگان در پاسخ به اين پرسش كه: نسبت برقرارشده ميان حقيقت و سياست، چه پيامدهايي در حوزۀ انديشه سياسي رورتي دارد، به صورتبندي اين فرضيه پرداختهاند كه «نسبت برقرارشده ميان حقيقت و سياست در انديشه رورتي، منجر به ابداع سياست متكي به اميد اجتماعي بر مبناي تز اولويت دمكراسي بر فلسفه شده است». بر اين اساس تلاش شده است با واكاوي الگوي حقيقت پراگماتيكياي كه رورتي پيش مينهد، نشان داده شود كه اين الگو، ادامه همان مفهوم حقيقت در سنت پراگماتيستي «ويليام جيمز» و «جان ديويي» در قالب چرخش زباني است. همچنين شاخصه آن تأكيد بر همبستگي است در مقابل آنچه رورتي خواست عينيت مينامد. اين روايت در عين حال كه قادر است بدون داشتن هرگونه ادعاي عينيت از درافتادن در دام نسبيگرايي بپرهيزد، مفهومي را مدنظر دارد كه به شيوهاي عملي در راه برآورده ساختن مقاصد و حل معضلات سياسي، مفيد فايده واقع شود.
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري
عنوان نشريه :
پژوهش سياست نظري