سبك‌هاي هويت‌يابي و جهت‌گيري‌هاي ارزشي (موردمطالعه: جوانان شهر سنندج)

Identity Styles and Value Orientations (Case Study of the Youth of Sanandaj City)

مطالعه حاضر درواقع پژوهشي در حوزه روانشناسي اجتماعي است و به بررسي وضعيت جهت‌گيري‌هاي ارزشي جوانان شهر سنندج (18-29) كه بازتاب اهداف متعالي و مطلوب و اولويت‌هاي كنشي و باوري آن‌هاست در پيوند با سبك‌هاي هويتي مي‌پردازد. روش پژوهش حاضر توصيفي-تحليلي از نوع همبستگي، كاربردي و پيمايشي و مقطعي است (نيمه دوم سال 2017). حجم نمونه مقتضي 345 نفر و نمونه‌گيري نيز به روش خوشه‌اي چندمرحله‌اي انجام‌گرفته ‌است. يافته‌هاي تجربي حاكي از ارتباط معنادار و مثبت ميان سبك هويت‌يابي اطلاعاتي با ابعاد آمادگي براي تغيير و شاخص موفقيت در بعد خودافزايي ارزش‌هاي فرهنگي؛ سبك هنجاري با بعد محافظه‌كاري و نهايتاً سبك هويت‌يابي آشفته با ارزش‌هاي فرهنگي در راستاي تأكيد بر منافع فردي مانند ارزش‌هاي مربوط به خودافزايي است. به لحاظ نظري، مي‌توان عنوان نمود كه علي‌رغم تمركز بر جنبه‌هاي متمايز، نوعي يكپارچگي نظري، محتوايي و پيش‌فرض‌هاي همپوشان به‌ويژه در رابطه با انگيزه‌هاي انساني در اين دو گونه‌شناسي (سبك‌هاي هويت‌يابي و ارزش‌هاي فرهنگي) و بحث نظري در راستاي خود، هويت و فرهنگ وجود دارد. چنين وضعيتي را بيش از همه مي‌توان به تعبيري وبري به‌مثابه نوعي رابطه يا هماهنگي انتخابي ميان سبك‌هاي هويتي و ارزش‌هاي فرهنگي تلقي كرد.

The present study is essentially a research in the field of social psychology and studies the status of youth value orientations in Sanandaj (18-29), which reflects the transcendental and desirable goals and their priorities and beliefs in relation to identity styles. The research method is descriptive-analytic, correlative, applied, survey and cross-sectional (second half 2018). The sample size was 345 and sampling was done by multi-stage cluster sampling. The empirical findings indicated a significant and positive relationship between the style of information identification with the dimensions of oppenness to change and the index of success in the self-enhancing dimension of cultural values; a normative style with a conservative dimension and finally, the style of diffused identification with cultural values ​​in relation to emphasis on individual interests such as values ​​related to self-improvement. Theoretically, it can be pointed out that, despite the focus on distinct aspects, there is a kind of theoretical and content integrity and overlapping hypotheses, especially in relation to human motivations in these two typologies (identity styles and cultural values) and theoretical discussion in direction of the self, identity and culture. Such a situation can most often be construed as Weberian debate as "selective relationship" (Saboori, 2009) between identity styles and cultural values.