كليدواژه :
ويتگنشتاين , كانت , اخلاق , سوژه , اراده , امر راز آميز
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين در تفكر متقدم خود فلسفه را نقد زبان و هدف رساله منطقي ـ فلسفي را مرز نهادن ميان گفتني و ناگفتني ( نشان دادني) و يا به تعبيري ميان علم تجربي از يك سو و اخلاق از سوي ديگر قرار دادهاست. و اين بخش اخير را مهمتر ميداند. چنين هدفگذاريي شباهت رساله را پروژه كانتي در نقد عقل محض نشان ميدهد. پرسش اصلي اين مقاله اين است كه آيا با توجه به مشابهت هاي كلي اين دو پروژه، ميتوان گفت ويتگنشتاين در حوزه اخلاق نيز از كانت متاثر است؟ اگر بله، اين تاثير تا چه حد است؟ براي ورود به بحث، من يا سوژه و همچنين اراده به عنوان مدخل بحث مطرح ميشوند، سپس با پرداختن به غايت اخلاق و امر راز آميز به پاسخ پرسش اصلي مقاله خواهيم پرداخت.