نقش رويكرد كارآفرينانه و ظرفيت جذب دانش در عملكرد شركت هاي صنايع تبديلي و تكميلي كشاورزي

The Role of Entrepreneurial Orientation and Knowledge Absorptive Capacity on Firms’ Performance of Agro Industry

در محيط پوياي كسب ­و ­كار، كه جريان­هاي سود در آينده از عدم اطمينان برخوردارند، شركت­ها نياز دارند كه به صورت مستمر در جست­و­جوي فرصت­هاي جديد و بهره­ برداري از آن­ها باشند. حفظ حضور فعال در بازار و دستيابي به عملكرد بالاتر مستلزم توجه بيشتر اين شركت­ها به عوامل تأثيرگذار بر شاخص­هاي مهم عملكردي آنها است. امروزه كارآفريني و اتخاذ رويكرد كارآفرينانه به­ عنوان يك تدبير مهم براي چگونگي سازماندهي شركت­ها و بهره­ برداري از فرصت­ هاي بازار در كانون توجه صاحب­نظران و مديران در عرصه تئوري و عمل مديريت سازمان­ها قرار دارد. هدف مقاله حاضر بررسي تأثير رويكرد كارآفرينانه و ظرفيت جذب دانش بر عملكرد شركت­هاي كوچك و متوسط صنايع تبديلي استان مازندران بوده­ است. روش نمونه­ گيري تصادفي طبقه­اي است و نمونه شامل 99 شركت مي­باشد. داده ­ها از طريق پرسشنامه­ اي كه روايي آن براساس نظر جمعي از متخصصان تأييد، و پايايي آن با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ 95/0 محاسبه گرديد، جمع­ آوري شده است. نتايج نشان داد كه رويكرد كارآفرينانه و ظرفيت جذب دانش تأثير مثبت و معني­ داري برعملكرد شركت­ها داشته­ اند. به عبارت ديگر، سطح بالاتر فعاليت­ هاي مبتني بر رويكرد كارآفرينانه، منجر به عملكرد بالاتر گرديده­است.يافته­ هاي تحقيق مبين آن است كه با اكتشاف مستمر دانش بيرون ازشركت و جذب بخش­هاي مورد نياز آن و به عبارتي دروني­ سازي اين دانش در بين افراد و تيم­ها مي­توان سطح بالاتري از عملكرد شركت را شاهد بود. با توجه به همين نتايج به مديران اين شركت­ها پيشنهاد گرديد تا براي بهبود عملكرد نسبت به اتخاذ رويكرد كارآفرينانه و فراهم­ساختن بستر مناسب براي جذب دانش در سازمان اهتمام بيش از پيش معمول دارند.

In dynamic business environment, that profit streams in future is unreliable, the firms continually need to search and exploit new opportunities. As a result, it is essential for firms have more attention to performance and factors affecting on it, to maintain an active presence in this field. Now a day, entrepreneurship and entrepreneurial orientation is at the central point of view of researchers and managers in theory and practice of management in organizations. The purpose of this study is examining the effect of entrepreneurial orientation and knowledge absorptive capacity on SME performance of Agro industry in Mazandaran. The sampling method is stratified random sampling and the sample size consists of 99 firms. Data have been collected thought Questionnaire that its validity confirmed according to experts opinion. Its reliability was calculated 0.95 with Cronbach's alpha formula. The results showed that entrepreneurial orientation and knowledge absorptive capacity have a positive and significant effect on the firm performance. In other words, higher levels of entrepreneurial orientation activities lead to higher level of performance. In addition, the findings has showed that continuous exploration of knowledge outside the firm, absorption and internalization of required components of them among individuals an teams can improve the firm's performance. According to findings, we have introduced that the managers can improve the firm's performance with entrepreneurial orientation, and preparation to knowledge absorptive capacity.