عنوان مقاله :
پيامد تناقض و ستيز بين ساختار اجتماعي و ساختار فرهنگي در نظريه ابن خلدون
عنوان به زبان ديگر :
The Outcomes of Contradiction and Confliction between Social Structure and Cultural Structure in Ibn Khadun’s Theory
پديد آورندگان :
جمشيديها، غلامرضا دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه علوم اجتماعي اسلامي , نادي، زينب دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه علوم اجتماعي اسلامي
كليدواژه :
ساختار اجتماعي , ساختار فرهنگي , تناقض , دولت , ابن خلدون , رابرت مرتن
چكيده فارسي :
نگرش ابن خلدون به تاريخ به عنوان يك فيلسوف، به فلسفه نظريِ تاريخ محدود نميشود و فلسفه انتقادي يا فلسفهِ علم تاريخ را نيز در بر ميگيرد. از نظر ابنخلدون روش تاريخي بر دو اصل انتقاد و تعليل استوار است و تاريخ به واسطه اين دو اصل است كه علمي ميگردد، در اين مقاله با در نظر گرفتن اين دو اصل و با توجه به تجزيه و تحليل پيچيده و پيشرفتهاي كه مرتون از ساختار اجتماعي و ساختار فرهنگي و بررسي پيامدهاي ستيز و تناقض بين اين ساختارها به عمل آورده، نظريه وي را به عنوان چارچوب نظري مورد استفاده قرار داده و با استمداد از روش تاريخي، به باز شناخت ديدگاه ابن خلدون در خصوص حدود و جهت انحطاط يك جامعه از منظر ستيز و تناقض بين ساختارهاي اجتماعي و ساختارهاي فرهنگي، پرداختيم، نتيجهاي كه از مواجحه نظريه اين دو به دست آمد حاكي از اين است كه ساختار اجتماعي و فرهنگيِ باديهنشيني از بدو ورود به زندگي شهري به سبب ويژگيهاي خاصي كه در دستگاه قدرت بروز ميكند عامل ايجاد نوعي منش به حوزه فرهنگي در جامعه ميگردد كه سازگاري با نقشها و پايگاههاي مردم ندارد و همين عامل سبب ايجاد ستيز و تناقض و در نهايت ايجاد نابهنجاري و رفتارهاي منحرفانه در حوزههاي متعدد حيات اجتماعي گرديده و روز به روز بر ستيز و تناقض ميان اين ساختارها افزوده ميگردد و اين مسئله تا جايي پيش ميرود كه در نهايت بروندادي جز انحطاط و سقوط دولت را در پي نخواهد داشت.
چكيده لاتين :
Ibn Khaldun's attitude as a philosopher toward history is not limited to theoretical philosophy of history and includes critical philosophy or philosophy of history science. According to Ibn-Khaldun, the historical method is based on two principles of critique and explanation. No history can really be called science unless it is critical and Ali's. In this regard, in this paper, Ibn Khaldun, in consideration of the two principles in question, redefined Ibn Khaldun's view of the limits and directions of degeneracy. From the point of view of the contradiction between social structures and cultural structures, using the theoretical framework of Robert Merton, and drawing on the historical method, in the context of the theory of these two, the social and cultural structure of the Bedouin from the moment of entering the urban life as As the day goes by, the contradiction between their structures increases, and this goes so far. The river which ultimately does not result in the decline of the state.
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي