عنوان مقاله :
تحليل و بررسي مباني و لوازم نظريۀ شناختاري علامه طباطبايي (ره) در زبان دين
عنوان به زبان ديگر :
Analysis and Study on the Principles and Requirements of Allameh Tabatabaie’s Cognitive Theory in Religious Language
پديد آورندگان :
شريف پور، مريم دانشگاه پيام نور تهران , محمدرضايي، محمد دانشگاه تهران - پرديس قم - گروه فلسفۀ دين , علم الهدي، علي دانشگاه پيام نور تهران - واحد مركز - گروه الهيات و معارف اسلامي , محمدي، ناصر دانشگاه پيام نور تهران - واحد مركز - گروه الهيات و معارف اسلامي
كليدواژه :
اشتراك معنوي , تأويل , زبان دين , شناختاري , عرف عام , علامه طباطبايي
چكيده فارسي :
فلسفۀ زبان يكي از مهمترين مباحث در پژوهشهاي فلسفي و زبان دين نيز يكي از مباحث دامنهدار در فلسفۀ دين است. نظريات متعدد در حيطۀ زبان دين به دو گروه شناختاري (ناظر به واقع) و غيرشناختاري تقسيم ميشوند. نظريۀ زبان ديني علامه طباطبايي، با تتبع در آثار وي، خصوصاً تفسير الميزان، در شمار نظريات شناختاري قرار ميگيرد، زيرا وي تمامي گزارههاي ديني را ناظر به واقع و توصيفگر واقعيت ميداند. او با قائل بودن به زبان عرف، البته با اندكي تفاوت با آن (زبان عرف خاص) و مجموع اصول اشتراك معنوي و تأويل و نظريۀ غائيت و كاركردگرايي در معاني صفات الهي، معتقد به حقيقي، عيني و قابل صدق و كذب بودن زبان دين است كه اينجا نظريۀ وي زبان «عرفي تركيبي» ناميد شده است. وي با توجه به اين اصول، معاني اسما و صفات الهي را همانند معاني صفات مخلوقات، البته با تفاوت تشكيكي ميداند، البته در موضع ديگري با توجه به محدوديت ذهن در نفي حد و نقص از خداوند و شناخت او، بهسمت «اثبات بلاتشبيه» پيش ميرود، ولي آن را لازمۀ الهيات سلبي نميداند، بلكه معتقد است كه بايد اين معاني را به خدا نسبت داد، اما دانست كه اين معاني بدون نقص نيستند. وي خداوند را متصف به صفات كمالي ايجابي، سلبي و فعلي و مقياس شناخت معاني صفات خداوند را دو اصل «اصالت وجود» و «اصل صدور» ميداند. از لوازم نظريۀ وي ميتوان به عدم انسانوار انگاري خدا و همچنين نفي نظريات غيرشناختاري زبان دين اشاره كرد.