عنوان مقاله :
تبيين و بررسي رويكرد هگل نسبت به رابطۀ علم و دين
پديد آورندگان :
مهرنيا، حسن دانشگاه تهران - پرديس فارابي - گروه فلسفه
كليدواژه :
دين , علم , گفت و گو , تعامل , نزاع , تعارض , هگل
چكيده فارسي :
ديرزماني است كه ميان برخي از دانشمندان و متكلمان غربي نزاع سختي در باب حوزه و قلمرو و همچنين اعتبار و وثاقت علم و دين درگرفته است. در طول سدههاي گذشته، هر يك از اين دو قلمرو از اينكه ديگري را بهمثابۀ يك دانش و معرفت واجد حقيقت در نظر بگيرند، طفره رفتهاند و دلايل فراواني در رد و محكوميت ديگري ارائه كردهاند. از اينرو در نوشتار حاضر ضمن تأكيد بر اين نكته كه پيشرفت علمي جوامع بشري لزوماً با سكولاريسم ارتباطي ندارد، با نظر به كل نظام فكري هگل، ديدگاه وي در زمينۀ رابطة علم و دين بررسي خواهد شد. به باور هگل، معرفت و آگاهي بشر بر اساس يك سير ديالكتيكي تاريخي پيوسته در حال تكامل بوده و متناسب با بسط و پيشرفت آن، علم و دين نيز توأمان و با تناظر يكبهيك دچار تحول و پويايي شدهاند. به بيان ديگر، او با اشاره به مراحل چهارگانة تكامل تمدنها و مراتب استكمال اديان در بستر تاريخ، بر اين باور است كه در هر دورهاي از تاريخ جهان، ميان علم و دين آن زمان، تعامل و ارتباط نزديكي وجود داشته و اين دودر هيچ دورهاي به هيچ عنوان در تباين با هم نبودهاند. گرچه كاملترين نوع تعامل ميان علم و دين و مصداق تام و اتمّ اين رابطه از نظر وي در مسيحيت پروتستان و دورة ژرمني وجود داشته است. از اينرو بر اساس رويكرد تعاملي و آشتيگرايانة هگل، علم و دين دو ساحت متفاوت تجليات روح مطلق هستند و در طول تاريخ بهصورت مشترك و بهموازات هم به تعالي آگاهي بشر مدد رساندهاند.