تحقيق انتقاديِ « تعريف اخلاق » از ديدگاه فلاسفه ي غربيِ معاصر

از گذشته تاكنون، توسط فلاسفه و دانشمندان، تعاريف فراواني از «اخلاق» به عمل آمده است. بسياري از اين تعاريف با يكديگر متفاوتند و هركدام از اين دانشمندان و فلاسفه از منظر خود به آن نگريسته اند. در اين مقاله ابتدا سه واژه ي اصلي «اخلاق» در زبانهاي فارسي و انگليسي، يعني «اخلاق»، «Ethics» و «Moral» ريشه يابي مي شوند. در اين ريشه يابي مشخص مي شود هر سه واژه از حيث ريشه ي لغوي به يك معنا هستند. پس از آن تعاريفِ «فلاسفه و دانشمندان معاصر غربي» با تعاريفِ «علما و دانشمندان» مسلمان در خصوص اخلاق با يكديگر مقايسه مي شود. اين مقايسه نشان مي دهد تعريفِ «اخلاقِ معاصر غربي»، تعريفِ اخلاق به «رفتار» است، درحاليكه تعريفِ «اخلاق اسلامي» تعريفِ اخلاق به «خصلتهاي باطني» است. در پايان سه استدلال اقامه مي شود كه در مقايسه نشان مي دهد: تعريفِ «علما و دانشمندان مسلمان» نسبت به تعريف «فلاسفه و دانشمندان معاصر غربي» دقيق تر و كارآمدتر است.