شماره ركورد :
1041605
عنوان مقاله :
ساختار طبقات اجتماعي كردهاي مكريان و نظام ارزشي آنها
پديد آورندگان :
اك، شورش دانشگاه پيام نور- علوم اجتماعي , زاهدي مازندراني، محمدجواد دانشگاه پيام نور- علوم اجتماعي , احمدي، يعقوب دانشگاه پيام نور- علوم اجتماعي , ملكي،‌ امير دانشگاه پيام نور- علوم اجتماعي
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
17
تا صفحه :
46
كليدواژه :
زندگي مطلوب , طبقات اجتماعي , نظام ارزشي , مكريان , جامعه كرد
چكيده فارسي :
صرف نظر از اينكه موضوع ضرورت مساوات و از ميان رفتن طبقات تا چه اندازه آرماني است، قشربندي در جامعه يك واقعيت اجتماعي است و جوامع بشري داراي سلسله مراتب، طبقات و پايگاههاي اجتماعي متفاوت اند. عضويت در يك طبقه اجتماعي و نيز داشتن منزلتي خاص، تعيين كننده ارزش ها، اهداف زندگي و سوگيري هاي كلي نسبت به موضوعات انساني و اجتماعي است. نوشتار حاضر با هدف تحليل جامعه شناختي ساختار طبقات جامعه كردهاي مكريان و بررسي تغييرات آن در طول نيم قرن اخير (با تكيه بر ساختار طبقاتي شهر مهاباد) و نيز بررسي نظام ارزشي آنها صورت گرفته است. روش تحقيق، روش تركيبي و مشتمل بر دو رهيافت كيفي( تحليل تاريخي جهت بررسي ساختار طبقاتي جامعه) و كمي(سنجش و بررسي نظام ارزشي طبقات) است. جامعه آماري شامل كليه افراد ساكن در مطقه مكريان است. در بخش كيفي تحقيق كل جامعه مورد مطالعه و در بخش كمي تحقيق بر اساس نمونه گيري خوشه اي، شهر مهاباد به عنوان نمونه انتخاب و حجم نمونه مقتضي با توجه به حداكثر ميزان پراكندگي و خطاي 5 درصد 356 نفر تعيين شد. در بخش تحليل تاريخي، بر اساس اسناد و مدارك معتبر، ساختار طبقاتي جامعه از گذشته تا حال مورد بررسي قرار گرفته و در بخش كمي تحقيق، داده ها به وسيله مقياس استاندارد ارزشهاي فرهنگي شوارتز سنجش و با استفاده از آزمون آناليز واريانس يكطرفه مورد تحليل واقع شده است. بر اساس نتايج بخش كيفي تحقيق، جامعه موردمطالعه شامل چهار نوع قشر اجتماعي: مردم عادي (كرمانج)، خوانين، شهري اصيل(سابلاغي) و سادات مي باشد كه داراي ساختار طبقاتي نسبتا بسته بوده و بيشتر بر معيارهاي انتسابي و اصل و نسب استوار است و در كل خصوصيات قشربندي در جوامع كمتر توسعه يافته را داراست. يافته هاي مربوط به بخش كمي تحقيق حاكي از از وجود تفاوت معني دار در بيشتر ابعاد مقياس فرهنگي شوارتز(برانگيختگي، لذت گرايي، موفقيت،قدرت گرايي،وجهه،امنيت گرايي،همنوايي،سنت گرايي، ،خيرخواهي و جهان گرايي) و عدم تفاوت معني دار در بعد استقلال در بين طبقات چهارگانه مي باشد. نتايج تحقيق با بسياري از نظريات مطرح شده در تحقيق از جمله نظريه طبقاتي ماركس، نظريه منزلت اجتماعي وبر و نظريات پير بورديو، همچنين با نتايج پژوهشهاي قبلي از جمله تحقيقات لهسايي زاده، قاسمي و جواهري همخواني دارد.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اخلاقي
فايل PDF :
7567376
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اخلاقي
لينک به اين مدرک :
بازگشت