عنوان مقاله :
اثربخشي درمان شناختي رفتاري به شيوه گروهي بر شدت خستگي زنان مبتلا به مولتيپلاسكلروزيس: يك مطالعه كارآزمايي باليني تصادفي
عنوان به زبان ديگر :
The effect of cognitive behavioral therapy on the severity of fatigue in women with multiple sclerosis: a Randomized Controlled Trial study
پديد آورندگان :
عباسي، سميرا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان- مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري و مامايي , پهلوان زاده، سعيد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان- مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري و مامايي , عليمحمدي، نصراله دانشگاه علوم پزشكي اصفهان- مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري و مامايي
كليدواژه :
خستگي , مولتيپل اسكلروزيس , زنان , درمان شناختي رفتاري
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: مولتيپل اسكلروزيس به عنوان يك بيماري مزمن و پيشرونده سيستم عصبي مركزي، جنبه هاي مختلف زندگي فرد را تحت تأثير قرار مي دهد. با توجه به اهميت خستگي در اين بيماران از يك سو و مقبوليت روز افزون استفاده از درمان هاي تكميلي در سيستم بهداشتي، اين مطالعه با هدف تعيين تأثير درمان شناختي رفتاري به شيوه گروهي بر شدت خستگي زنان مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس در سال 1393 طراحي و اجرا گرديد.
روش بررسي: اين مطالعه به صورت كارآزمايي باليني، دو گروهي و سه مرحله اي قبل، بلافاصله و يك ماه بعد از مداخله بوده كه بر روي 66 نفر از زنان مبتلا به مولتيپل اسكروزيس مراجعه كننده به مراكز درماني شهر اصفهان كه واجد شرايط ورود به مطالعه بودند، انجام شد. پس از نمونه گيري به روش آسان، واحدهاي مورد پژوهش به صورت تخصيص تصادفي در دو گروه 33 نفري، كنترل و آزمون قرار گرفتند. در گروه آزمون، درمان شناختي رفتاري در 8 جلسه، 90 دقيقه اي (هر هفته يك جلسه) انجام شد و گروه كنترل علاوه بر دريافت درمان هاي معمول دارويي در 3 جلسه گروهي شركت نموده و به بيان احساسات و تجارب خود پرداختند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و ابزار سنجش شدت خستگي (FSS) جمع آوري و توسط نرم افزار SPSS با آزمون t مستقل، من ويتني، كاي اسكوئر و آناليز واريانس يك طرفه تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: ميانگين نمره شدت خستگي دو گروه آزمون و كنترل قبل از مداخله، معني دار نبود (0/532=P). در حالي كه اين اختلاف بين گروه آزمون و كنترل، بلافاصله و يك ماه پس از مداخله اختلاف معني داري با قبل از مداخله داشت (0/03=P)؛ همچنين نتايج آزمون تعقيبي LSD نشان داد كه در گروه آزمون ميانگين نمره شدت خستگي، بلافاصله و همچنين يك ماه بعد از مداخله به طور معني داري كمتر از قبل از مداخله بود (0/001>P).
نتيجه گيري: با توجه به تأثير درمان شناختي رفتاري در كاهش شدت خستگي بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس، استفاده از اين روش درماني، به عنوان روشي كه به لحاظ باليني سودمند و اثر بخش و از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه و قابل توجيه است، توصيه مي گردد.
چكيده لاتين :
Background and aims: Multiple sclerosis, as a chronic and progressive disease of central nervous system, affects different aspects of patient’s life. Considering importance of fatigue in these patients and on the other hand, increasing acceptability of complementary therapies in health care system, this study was aimed to determine the effect of group cognitive behavioral therapy on the severity of fatigue in women with multiple sclerosis that was conducted during 2014.
Methods: This study was a two-group, three-stage (before, right after and a month after the intervention) clinical trial that was conducted on 66 women with multiple sclerosis who had the inclusion criteria and referred to medical centers of Isfahan. After convenient sampling, participants were equally divided into two groups of control and intervention by random allocation. The intervention group received eight 90-minute group sessions (a session per week) for cognitive behavioral therapy. Control group along with receiving the usual drug therapies, participated in
3 group sessions and expressed their feelings and experiences. Data was gathered using a questionnaire and fatigue severity scale (FSS) and was analyzed by SPSS software using independent t-test, Mann-whitney, Chi square and one-way ANOVA tests.
Results: There was no significant difference between the mean score of severity of fatigue in both groups before the intervention (P=0.532), but this score was significantly lower in the intervention group than the control group right after the intervention and a month after the intervention (P= 0.03). Also, the results of post-hoc LSD showed that the mean score of severity of fatigue in the intervention group right after the intervention and a month after the intervention was significantly lower than before the intervention (P<0.001).
Conclusions: Considering the effect of cognitive behavioral therapy on the severity of fatigue in patients with multiple sclerosis, the use of this therapeutic method, as a clinically beneficial, effective, cost effective and reasonable method, is recommended.
عنوان نشريه :
مجله باليني پرستاري و مامايي
عنوان نشريه :
مجله باليني پرستاري و مامايي