تأثير مشاوره گروهي با رويكرد شناختي - رفتاري بر عزت‌نفس زنان باردار نخست‌زا يك مطالعه كارآزمايي باليني

Effectiveness of Cognitive Group counseling to self-esteem in nulliparous women

زمينه و هدف: عزت‌نفس عامل نيرومند و مهم در ايجاد سلامت، رضايت خاطر و شادماني و عامل مهم شناسايي‌شده از توانمندي‌هاي مقابله‌اي زنان حين ليبر و زايمان است. اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي مشاوره گروهي با رويكرد شناختي- رفتاري بر عزت‌نفس در زنان باردار نخست‌زا انجام شد. روش بررسي: مطالعه‌ي حاضر كار‌آزمايي باليني تصادفي بود كه در يكي از بيمارستان‌هاي شهر تهران روي 46 زن باردار نخست‌زا انجام شد. زنان با اولين بارداري و با نمره‌ي عزت‌نفس صفر يا كمتر بعد از رضايت‌نامه كتبي وارد نمونه‌گيري شدند و سپس به‌طور تصادفي در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. در گروه مداخله 7 جلسه‌ي مشاوره شناختي- رفتاري به‌صورت گروهي انجام گرفت و در گروه شاهد فقط تحت مراقبت‌هاي روتين بارداري قرار‌گرفتند. دو هفته بعد از پايان آخرين جلسه مجدد پرسشنامه‌ي عزت‌نفس روزنبرگ توسط گروه مداخله و شاهد تكميل گرديد و نتايج با استفاده از آزمون‌هاي آماري توصيفي درصد و ميانگين و استنباطي (ويلكاكسون، من ويتني- تي‌تست و كاي‌دو با استفاده از SPSS مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت. يافته‌ها: نتايج نشان داد، ميانگين سني افراد شركت‌كننده در گروه مداخله و كنترل به‌ترتيب 3/26±28/32، 4/24±25/88 بود كه تفاوت معني‌دار بود (0/035=P). ميانگين نمرات عزت‌نفس گروه مورد و شاهد 2 هفته بعد از مشاوره به‌ترتيب 4/07±4/77 و 2/26±1/79- بود كه تفاوت معني‌داري داشت (0/001>P). نتيجه‌گيري: به‌نظر مي‌رسد مشاوره شناختي- رفتاري گروهي مي‌تواند سبب ارتقا عزت‌نفس زنان در دوران بارداري گردد. لذا پيشنهاد مي‌شود از روش‌هاي مشاوره‌اي جهت ارتقا سلامت روان مادران باردار در كلاس‌هاي آمادگي براي زايمان استفاده شود.

Background and aims: Self-esteem is a powerful and important factor in creating health, satisfaction and happiness, and is an important determinant factor of the coping capacities of women during labor and delivery. The aim of this study was to determine the effectiveness of group counseling on cognitive-behavioral approach on the self-esteem in primiparous pregnant women. Methods: This randomized clinical trial was conducted on 46 pregnant nulliparous women in one of the hospitals in Tehran. Women who were in the first pregnancy and had a self-esteem score of zero or less selected after taking written inform consent. Then, they were randomly divided into two groups in the intervention and control group. The intervention group participated in 7 sessions of cognitive-behavioral group counseling, while the control group received only the routine pregnancy care. Two weeks after the last session, the Rosenberg’s Self-Esteem questionnaire was recompleted by both groups. Data were analyzed using descriptive (percent and mean) and inferential statistical tests (Wilcoxon test, Mann-Whitney, t-test and K2 and using SPSS. Results: The results showed that difference between mean age among women in the intervention group (28.32±3.26), and the control group (25.88±4.24) was significant (P=0.035). The self-esteem scores mean of the intervention and control groups was (4.77±4.07) and (-1.79±2.26), which difference was significant (P<0.001). Conclusion: It seems that cognitive-behavioral group counseling can increase the self-esteem of women during pregnancy. So, it is recommended to use counseling methods to improve the mental health of pregnant women in childbirth preparation classes.