جايگاه كشمكش‌ها، انقلاب‌ها و جنگ‌ها در تكامل مفهوم حقوق بشر

در حال حاضر منشاء مفهومي كه به عنوان حقوق بشر شناخته مي‌شود ريشه در دوران باستان دارد و قدمت آن به دوران اهلي شدن و تشكيل جوامع اوليه بشري بر مي‌گرد. با اين حال آنچه كه در آن شكي وجود ندارد اين است كه انسان همواره نسبت به قوانين ظالمانه و ستمكارانه‌اي كه براي مثال بر دهقانان روا مي‌رفته از خود عكس العمل نشان داده است. شورش گروه‌هاي اقليت بر عليه ظلم و قوانين استبدادي انگلستان كه منجر به جنگ بر سر قانون اساسي در سال 1688 در آن كشور شد و يا جنگ براي استقلال در آمريكا در سال 1775، انقلاب فرانسه، جنگ‌هاي اول و دوم جهاني، انقلاب اسلامي ايران در سال 1979 و شروع بهار بي پايان عربي در خاورميانه. آثار متزلزل اين مواجهه، تصويب قوانيني را در پي داشته كه اذعان بر اين موضوع دارد كه حقوق بيشتري به افراد واگذار شده است همچون اعلاميه استقلال،دروني‌سازي نگراني براي حقوق بشر و بسياري از مزاياي تاريخي ديگر. بنابراين، در اين مقاله ما به بررسي نقش اين منازعات در بستر تاريخي تكامل مفهوم حقوق بشر خواهيم پرداخت. در اينجا با بررسي بحران كنوني در خاورميانه  به اين موضوع مي‌پردازيم كه آيا سقوط قوانين ظالمانه جهان عرب به معناي دستيابي شهروندان آن كشورها به قوانين مناسب و قابل احترام است؟