عنوان مقاله :
بررسي رمان هاواردزاند اثر اي. ام. فارستر از ديدگاه اخلاقي مارتا سي. نازبام
عنوان به زبان ديگر :
A review of the novel Havardzand. E. M. Forster from a moral perspective Martha C. Nazbam
پديد آورندگان :
فرشيد ، سيما دانشگاه آزاد اسلامي -واحد كرج , شعوري ، تلي دانشگاه آزاد اسلامي-واحد كرج
كليدواژه :
زندگي متعالي , خرد كاربردي , شناخت عشق , اخلاق فراسوي داوري , عشق رمانتيك
چكيده فارسي :
به نظرمي رسد احساسات عميقي كه به ارتباط ميان انسان ها شكل مي دهند، مهم ترين مشغوليت ذهني اي.ا م. فارستر، يكي از رمان نويسان مشهور معاصر، است. اين رابطه ها منجر به دستيابي به "زندگي متعالي "مي شود. همچنين رمان هاي فارستر نوعي از عشق رمانتيك را به تصوير مي كشند كه ممكن است درنگاه اول ارتباط چنداني به اخلاقيات نداشته باشد، اما در حقيقت كمك شاياني به اعتلاي اخلاقي افراد مي كنند. مارتا سي. نازبام يكي از چهره هاي برجسته در ميان فلاسفه ي اخلاق گرا و منتقدان ادبي قرن بيستم است كه علاقه ي وافري به بررسي روابط انساني و اثر آنها در تعالي اخلاقي دارد و اين امر را در آثار ادبي مورد بررسي قرار داده است. از ديدگاه او انتخاب ها و روابط شخصي افراد راهي براي حركت به سمت خودشناسي و از خودگذشتگي و شناخت بهتر نيروهاي يك انسان است. با توجه به توجه خاص اي. ام. فارستر به اخلاقيات و روابط انساني، بررسي رمان هاي او با استفاده از عقايد نازبام مفيد به نظر مي رسد چرا كه هر دو به دنبال روابط انساني براي بهبود اخلاقي اند. شخصيت هاي رمان هاواردزاند به واسطه ي عشق و روابط نزديك با اطرافيان خود
178 فصلنامه ي تخصصي زبان و ادبيات فارسي به "خردكاربردي "دست مي يابند. رسيدن به عشقي "فراسوي داوري "غايت نهايي برخي شخصيت ها براي تعالي اخلاقي است، علاوه برآن، شناخت حقيقي عشق از طريق ارتباطي دوسويه و پذيرش زندگي به دست مي آيد.