چكيده فارسي :
موضوع اين مقاله تأثير گذاري انقلاب اسلامي بر پديده‌ي دستيابي ايران به فنّآوري هسته‌اي است. بررسي‌ها نشان داد كه با توجه به تئوري سيستمي و نظريه كاركردگرا ساختاري، وضعيت هسته‌اي ايران قبل از انقلاب، متأثر از اراده‌ي سياسي، انگيزه، نظام ارزشي و منافع ملّي قدرت استعماري ايالات متحده‌ي آمريكا بوده است. لذا هسته‌اي شدن ايران به انتقال دانش و فنّآوري هسته‌اي در حدّ تأسيس رآكتور تحقيقاتي و نيروگاه هسته‌اي محدود شده بود و مراقبت‌هاي ويژه‌اي نيز به منظور بومي نشدن آن در همان مقطع زماني اعمال مي‌گرديد. با وقوع انقلاب اسلامي، نسبتي جديد و با ماهيّتي متفاوت بين مدرنيته و پست مدرنيته و آنچه در ايران مي‌گذشت، در عرصه‌هاي تمدّن سازي در جامعه برقرار گرديد و با تحول اساسي در افكار و رفتار فرد و جامعه، با تكيه بر دكترين تطبيق و اصالت اسلامي، تجديد حيات اسلام و بازيابي عزّت اسلامي، جمهوري اسلامي نقش محوري خود را در جهان اسلام نه تنها با دستيابي به فنّآوري چرخه‌ي سوخت هسته اي، بلكه با تسلّط بر فنّآوري كشت سلول‌هاي بنيادي جنيني و نانو فنّآوري، ژئوبيو فنّآوري و. . . . به دنيا نشان داد. انقلاب اسلامي اين حقيقت را براي افكار عمومي دنيا آشكار كرد كه دين نه تنها افيون توده‌ها و دولت‌ها نيست، بلكه در صورت تمسّك به تعاليم آن نقش محوري و كليدي را در كارآمدي نظام سياسي، اجتماعي و فرهنگي حيات بشري در هر عصر و مصري ايفا مي‌كند و مي‌تواند به عنوان الگويي وراي مدرنيته و پست مدرن كه به بن بست تئوريك و خلاء معنويت گرفتار شدند، سعادت حيات اجتماعي را تضمين كند.
چكيده لاتين :
Under the topic of the paper it has been made clear that paying attention to systemic theory and structural functionalism, the level of nuclear technology in Iran before Islamic Revolution has been under direct influence of U.S. . It, therefore, was planned and progressed only to the extent with which the colonial interests, the motives, the values and the political intentions of U. S. agreed. That is why the technology was limited only at the level of establishing research reactors and force centers and then much control has been exerted to oppose its nativization.
After the Islamic Revolution, modernity, post modernity and what happened in Iran, were of a new and essentially different relation, regarding the areas for civilization to happen in Iranian society. In this manner, relying on Islamic teachings, a fundamental changing in the people’s deeds and thoughts occurred and arriving at a high Islamic rank and a new Islamic life, Islamic Republic of Iran played its considerable part in the world of Islam not only attaining a desirable progress in producing core fuel but also attaining some kind of technology to plant the most fundamental cellules, some kind of nanotechnology and bio technology.
In this way, Islamic Revolution of Iran has caused multitude to understand religion in another way on which religion never can be considered of regressive role in human social and individual life. Rather it must be considered of a vital part in succeeding of a government in political, social and cultural areas and in this manner, it can be really counted as a successful example for arriving at social and individual’s happiness when being followed, other than modernity and post modernity that have faced theoretical and spiritual obstacles
