رده‌بندي شناختي سؤالات بر اساس الگوي توان- پيچيدگي مطالعه موردي: سوالات آزمون آزمايشي حساب ديفرانسيل

تهيه سؤالات دشوار با الگوريتم‌هاي محاسباتي پيچيده، منجر به روندهاي نابجا مثل راهبردهاي آموزش تست­زني و آمادگي براي آزمون در بين آزمون ­شوندگان شده است. داشتن استانداردهاي آموزشي دقيق و كاربرد الگوهاي رده ­بندي كمك مي‌‌كند تا ارزشيابي بهتري از برنامه­­ هاي آموزشي، محتواي درسي و همين‌طور پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان به دست آيد. در اين نوشته به بررسي نمون ه­اي كوچك از مجموعه سؤالات چهارگزينه ­اي حساب ديفرانسيل در چهارچوب هدف­ هاي رفتاري پرداخته شد كه مبتني بر تركيب رويكرد بلوم و وب بود؛ هدف معرفي رويكرد توان-پيچيدگي در رده‌بندي سؤالات آزمون‌ها بوده است. 12 سؤال از يك آزمون 30 سؤالي كه روي يك نمونه 3409 نفري از دانش‌آموزان اجرا شد كه بر اساس رويكرد توان-پيچيدگي رده‌بندي گرديد. نتيجه مربوط به 3 سؤال آن در اين مقاله آمده است. نتايج نشان داد كه سؤالات اين آزمون همگي دانش روندي را اندازه مي­­ گيرند و عمدتاً در سطح 3 پيچيدگي قرار داشته ­اند. همچنين 92% سؤالات انتزاعي بوده و براي پاسخ­گويي صحيح به هر سؤال هم‌زمان بايد چندين الگوريتم محاسباتي مختلف فراخواني شوند. سؤالاتي كه تنها از يك الگوريتم براي حل آن‌ها استفاده شده و سطوح پيچيدگي كمتري داشته ­اند از پارامترهاي آماري بهتري مثل مقياس‌پذيري برخوردار بوده‌اند و تابع آگاهي آن‌ها اطلاعات بيشتري از توانايي آزمون­ شوندگان فراهم مي‌كردند.