مطالعه انسان‌شناختي بحران‌هاي اقتصاد سنتي در گذار به موقعيت جديد (مطالعه موردي بازار سنتي تهران)

بازار سنتي تهران از قدرتمندترين و پرنفوذترين ميدان‌هاي اجتماعي و اقتصادي و نيروهاي بازار از اثرگذارترين كنشگران اجتماعي و اقتصادي در تحولات دوران معاصر در ايران بوده است. در طول نيم سده گذشته و در مواجه با فرايندهاي مدرن در جامعه ايران، دگرگوني‌هاي تازه‌اي در اين ميدان اتفاق افتاده است كه نتيجه پذيرش الزام‌بخش و ناخواسته منطق اين فرايندها، از هم گسيختگي دروني بازار بوده است. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به اين سؤال بوده است كه بازار سنتي تهران به عنوان شكلي از اقتصاد سنتي در گذار به موقعيت جديد به عنوان شكلي از اقتصاد مدرن چه ويژگي‌هايي دارد؟براي پاسخ به سؤال فوق تلاش شد با استفاده از چارچوب تحليلي نمونه آرماني دو شكل بازار سنتي و بازار مدرن صورت‌بندي و فرايند گذار تحليل شود. نتايج پژوهش حاضر نشانگر اين است كه موقعيت كنوني بازار، وضعيت در حال گذار و بحراني است. بحران‌هاي بازار را مي‌توان در پنج بخش بحران نظم نهادي، بحران عقلانيت آييني و معنوي، بحران حك‌شدگي، بحران منش سنتي، بحران هويت‌بخش شهري تحليل كرد. نتيجه اين گسست‌ها بيش از آنكه ايجاد تمايزاتي روشن و مرزبندي‌شده و خالص باشد بيشتر شكل‌گيري اشكال پيوندي و درهم‌گرا است.