تدوين روش شناسي و چارچوب نظري در نقد فلسفي تئوريهاي سازمان و مديريت (مطالعه موردي: نقد تئوري آشوب)

استفاده و كاربرد صحيح از هر ابزاري مسبوق بر شناخت فلسفي و فرهنگ كاربرد بر آن ابزار خواهد بود. طبق تعريف نقد صحيح عبارتست از ارزيابي خرده‌گيرانه درباره‌ي چيزي يا كسي، از آن جهت كه قابل نقد مي‌باشد. بر اين اساس در نقد فلسفي تعريف را نه به ترازوي صدق و كذب، بلكه به ترازوي شايستگي و ناشايستگي و رسا و كامل بودن مورد سنجش قرار خواهد گرفت. مقاله‌ي حاضر در صدد ارائه‌ي چارچوبي جامع در نقد فلسفي تئوري‌هاي مديريت بوده است. از اين‌رو تلاش گرديده پس از ارائه‌ي رويكردي نوين، جامع و سيستمي، به نقد يكي از تئوري‌هاي رايج و مورد توجه در علوم سازمان و مديريت، يعني نظريه‌ آشوب پرداخته شود. بر اين اساس نظريه بر اساس مدل جامع و سه‌ وجهي بسط يافته، از سه منظر: ديدگاه، پارادايم حاكم و سطح تجزيه­وتحليل مورد مُداقه قرار گرفته است. در حوزه‌ي ديدگاه سه عامل جامعه، سازمان و انسان مورد نقد قرار گرفته، در حوزه‌ي پارادايم از سه جنبه‌ هستي‌شناسي، شناخت‌شناسي، روش‌شناسي و ارزش‌شناسي مورد نقد قرار گرفته و نهايتا سطح تجزيه‌وتحليل تئوري مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. در انتها نتايج و خروجي‌هاي كاربردي در مورد تئوري و روش‌شناسي پژوهش مورد اشاره قرار گرفته است.

فاقد چكيده مي باشد