عنوان مقاله :
ارزيابي جايگاه مباحث علوم اجتماعي در برنامه آموزشي دورۀ كارشناسي رشته تاريخ
پديد آورندگان :
ملايي تواني، علي رضا پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي - پژوهشكده تاريخ - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
رشتۀ تاريخ , علوم اجتماعي , تاريخ اجتماعي , برنامۀ آموزشي , مطالعه ميان رشتهاي
چكيده فارسي :
امروزه پس از سرخوردگي از تخصصگرائي افراطي و ظهور خلاءهاي بزرگ در مرز دانش هاي مختلف، مطالعات بينرشتهاي رونق فزايندهاي يافته است. اكنون در پرتو اين نوع مطالعات ميتوان پيوندهاي عميقي ميان رشتۀ تاريخ و رشتههاي ديگر علوم انساني به ويژه با علوم اجتماعي از نظر موضوعي، معرفتي و روشي برقرار كرد. تا چند دهه پس از تأسيس رشته تاريخ هيچ درسي با رويكرد تاريخ اجتماعي به درون برنامههاي آموزشي رشتۀ تاريخ راه نيافت. بنابراين، مساله اين است كه تعاملات دانش تاريخ با علوم اجتماعي در برنامۀ آموزشي دورۀ كارشناسي رشتۀ تاريخ از ابتدا تا كنون چگونه نگريسته شده و اين تعامل در گذر زمان چگونه تحول يافته و چه عواملي در شكل دادن به آن مؤثر بوده است؟ نگارنده با روش توصيفي- تبييني ميكوشد نسبت دانش تاريخ و دانش اجتماعي را از حيث كاربست مفاهيم و مباحث خاص علوم اجتماعي در سرفصلهاي برنامهي آموزشي رشتهي تاريخ مورد ارزيابي قرار دهد و با سنجش و تحليل بسامد اين مفاهيم، جنبه اي از اين تعامل را نشان دهد. نتيجۀ اين تحقيق گوياي آن است كه جايگاه دانش اجتماعي در روند برنامهريزي آموزشي رشتهي تاريخ به ويژه پس از استقلالش از جغرافيا تا امروز در پي هر بازنگري همواره روندي رو به رشد يافته است چنانكه در آخرين بازنگري كه در سال 1375 صورت گرفت حجم درس هاي هم پيوند با دانش اجتماعي و كاربرد واژگان و مفاهيم علوم اجتماعي به بالاترين حد افزايش يافت.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه تاريخ اجتماعي و اقتصادي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه تاريخ اجتماعي و اقتصادي