مقايسه مشخصه هاي كمي و كيفي ساختار توده هاي مديريت شده و مديريت نشده مطالعه موردي: طرح جنگلداري لوه و طرح جنگلداري خان دوشان

Comparison of Quantitative and Qualitative Characteristics of Forest Stands Structure in Managed and Unmanaged Forest Stands Case Study: Loveh Forestes and Khandushan Forests Plans

سابقه و هدف: هدف از اين مطالعه مقايسه مشخصه‌هاي كمي و كيفي ساختار توده‌هاي مديريت‌شده (طرح جنگلداري لوه) و مديريت نشده (طرح جنگلداري خاندوشان) در شهرستان گاليكش، استان گلستان مي‌باشد. مواد و روش‌ها: نمونه‌برداري به روش منظم تصادفي با قطعات نمونه دايره‌اي در منطقه موردمطالعه پياده گرديد و در هر قطعه‌نمونه اطلاعات نوع گونه، قطر برابرسينه، ارتفاع و درجه كيفي تنه تمام درختان با قطر برابرسينه بيشتر از 12/5 سانتيمتر و زادآوري اندازه‌گيري و ثبت شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين دو توده مديريت‌شده و مديريت نشده ازنظر تعداد، رويه‌زميني و حجم سرپا درختان در هكتار تفاوت معني‌داري در سطح احتمال 99 درصد بين دو توده وجود دارد. تعداد درختان در هكتار در توده مديريت‌شده نسبت به توده مديريت نشده بيشتر است ولي رويه‌زميني و حجم سرپا در هكتار در توده مديريت نشده بيشتر از توده مديريت‌شده مي‌باشد. ازنظر تعداد، رويه زميني و حجم سرپا درختان در هكتار بر اساس درجات كيفي تفاوت معني‌داري در سطح احتمال 95 درصد بين دو توده وجود ندارد ولي ميزان درختان سالم و درختان درجه كيفي 1 و 2 در توده مديريت‌شده بيشتر از توده مديريت نشده است. شاخص‌هاي تنوع گونه‌اي درختي در توده مديريت‌شده بيشتر و شاخص‌هاي يكنواختي در توده مديريت نشده بيشتر مي‌باشد. نتايج نشان داد كه بين دو توده مديريت‌شده و مديريت نشده ازنظر تجديد حيات تفاوت معني‌داري در سطح احتمال 95 درصد بين دو توده وجود ندارد ولي تجديد حيات توده مديريت‌شده بيشتر از توده مديريت نشده مي‌باشد. نتيجه‌گيري: به‌طوركلي نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي‌دهد كه توده‌هاي مديريت‌شده در اكثر موارد ازنظر مشخصه‌هاي كمي و كيفي ساختار، تركيب و تنوع توده داراي شرايط بهتري به دليل اجراي طرح جنگلداري داشته‌اند و اين امر نشان از اثربخشي مديريت طرح‌هاي جنگلداري بر حفظ و بهبود ساختار، تركيب و تنوع توده‌هاي جنگلي مي‌باشد. نتيجه‌گيري: به‌طوركلي نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي‌دهد كه توده‌هاي مديريت‌شده در اكثر موارد ازنظر مشخصه‌هاي كمي و كيفي ساختار، تركيب و تنوع توده داراي شرايط بهتري به دليل اجراي طرح جنگلداري داشته‌اند و اين امر نشان از اثربخشي مديريت طرح‌هاي جنگلداري بر حفظ و بهبود ساختار، تركيب و تنوع توده‌هاي جنگلي مي‌باشد.نتيجه‌گيري: به‌طوركلي نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي‌دهد كه توده‌هاي مديريت‌شده در اكثر موارد ازنظر مشخصه‌هاي كمي و كيفي ساختار، تركيب و تنوع توده داراي شرايط بهتري به دليل اجراي طرح جنگلداري داشته‌اند و اين امر نشان از اثربخشي مديريت طرح‌هاي جنگلداري بر حفظ و بهبود ساختار، تركيب و تنوع توده‌هاي جنگلي مي‌باشد.

Background and objectives: As regards to the best way for manage forests in accordance with close to nature silviculture is spired by nature. Therefore, awareness of quanitative and qualitative properties of the natural forests structure and comparison with managed forests are very imoritant and it helps us in sustainable forest management. The aim of this study is to compare quantitative and qualitative characteristics of forest structure in managed forest stands (Loveh forestry plan) with unmanaged forest stands (Khandushan forestry plan). Materials and methods: The sample plots were collected in a systematic random sampling design in unmanaged and managed forest stands. In each plot, we record species and their diameters, height and grade quality for all trees with a diameter at breast height (D.B.H.) greater than or equal to ≥12.5 cm. Statistical Analysis was used to determine differences in structural characteristics, tree species diversity and regeneration between two forest stands. According to results differences in tree density, basal area and stand volume between managed and unmanaged forest stands was found significantly in 99% probability level. The independent T test was used for compairing tree density, volume and basal area and tree species diversity in the plot level between managed and unmanaged stands. Furthermore, in order to compare tree density, volume and basal area based on species composition qualitative level stems of trees and regeneration classes between managed and unmanged stands, nonparametric Kolmogrov- Smironov test was used. Results: Tree density (ha) in managed stand is more than unmanaged stand whereas basal area and stand volume had a higher value in unmanaged stand There are no significant differences (p >95%) in tree density, basal area and stand volume based on grade quality in two forest stands, but the number of healthy, 1and 2 grade quality trees in managed stand are more than unmanaged stands. Additionally, in both stands, two Carpinus– Querco and Querco-Carpinus forest types are as the dominant types and two specie European hornbeam (Carpinus betulus L.) and Oak (Quercus castanifolia C.A.Mey) have the highest abundance respectively. The diversity indices of trees in managed stand are greater than natural stand but evenness indices in unmanaged stands are greater than managed stands. The results indicated that natural regeneration of two stands has no significant differences in 95% probability but regeneration in managed stands is more desirable than unmanaged stands. Conclusion: Generally, our findings showed that the managed forest stands had a desirable condition in terms of quantitative and qualitative characteristics of forests structure, stand composition and diversity for forestry plan management. It seems forestry plan management improves structure, composition and diversity of forest stands.