ارزيابي حساسيت سه جمعيت عسلك پنبه (Bemisia tabaci (Hom.: Aleyrodidae به حشره كش هاي ايميداكلوپريد و آميتراز

Evaluation of the Susceptibility of three Populations of the Cotton Whitefly Bemisia Tabaci (Hom.: Aleyrodidae) to Imidacloprid and Amitraz

عسلك پنبه (Bemisia tabaci) يكي از آفات مهم گياهان زراعي، زينتي، مرتعي و گلخان هاي در سرتاسر جهان ميباشد. دوره زندگي كوتاه، تعداد نسل زياد، چندخواري و روش توليدمثل هاپلوديپلوئيد همراه با كاربرد مكرر حشره كش ها براي پايين نگه داشتن جمعيت اين آفت زير آستانه اقتصادي، توانايي اين حشره در گسترش مقاومت به حشره كش ها را آسان نموده است. در اين تحقيق حساسيت سه جمعيت عسلك پنبه به حشره كش هاي ايميداكلوپريد و آميتراز مورد ارزيابي قرار گرفت. زيست سنجي به روش غوطه ورسازي برگ در محلول سمي و با استفاده از ماده فرموله شده حشره كش هاي ايميداكلوپريد و آميتراز انجام شد. نتايج آزمون هاي زيست سنجي نشان داد كه LC50 ايميداكلوپريد روي جمعيت هاي گرگان، قم و تبريز به ترتيب 31/591، 32/631 و 12/136 پي پي ام بود. از نظر آماري LC50 جمعيت هاي گرگان و قم اختلاف معني داري با جمعيت تبريز در سطح 95% نشان دادند و جمعيت هاي گرگان و قم به ترتيب 2/6 و 2/68 برابر متحمل تر از جمعيت تبريز بودند. LC50 آميتراز روي جمعيت هاي گرگان، قم و تبريز به ترتيب 1103/922، 1084/959 و 1598/808 پي پي ام بدست آمد. جمعيت تبريز نسبت به جمعيت هاي گرگان و قم به ترتيب 1/44 و 1/47 برابر متحمل تر بود. اندازه گيري فعاليت استرازي نشان داد كه ميزان فعاليت استرازي در جمعيت هاي مختلف اختلاف معنيداري با يكديگر دارند و ميزان فعاليت استرازها در جمعيت هاي گرگان و قم به ترتيب 1/37 و 0/85 برابر جمعيت تبريز ميباشد. در اين پژوهش فعاليت استرازها بااستفاده از روش الكتروفورز نيز مورد بررسي قرار گرفت و الگوهاي باندي متفاوتي در جمعيت هاي گرگان، قم و تبريز به دست آمد.

Cotton whitefly, Bemisia tabaci Gennadius (Homoptera: Aleyrodidae) is one of the most seriously damaging insect pests of agricultural products worldwide. It is highly polyphagous, damaging a broad range of food as well as non-food crops through direct feeding, excretion of honeydew and transmission of over 100 plant viruses. In Iran, growers usually use insecticides as the main control agent of Bemisia tabaci which may lead to insecticide resistance in the pest. An investigation of the susceptibility of three populations of this pest, collected from Tabriz, Gorgan and Qom regions, to imidacloprid and amitraz was carried out. Bioassays were conducted using an adult leaf-dip method. The results revealed that Tabriz strain was more susceptible to imidacloprid than the other two strains. Resistance ratios for Gorgan and Qom strains relative to Tabriz strain were 2.6 and 2.68, respectively. Bioassay results with amitraz revealed that Tabriz strain was 1.44 and 1.47 fold less susceptible than Gorgan and Qom strains, respectively. Biochemical assays were conducted through on estimation of esterase activity using ?- naphthyl acetate and ?-naphthyl acetate substrates. The results of with ?-naphthyl acetate substrate showed that esterase activity in Gorgan and Qom strains were respectively 1.37 and 0.85 fold of Tabriz strain. Esterase activity was also investigated using page method. Different esterase banding patterns in Gorgan and Qom strains were detected for comparison with Tabriz strain.