اثربخشي آموزش هوش هيجاني بر سلامت عمومي زنان مطلقه

Effects of Emotional Intelligence on General Health of Divorced Women

مقدمه: اين پژوهش به منظور بررسي تاثير آموزش هوش هيجاني بر سلامت عمومي زنان مطلقه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات آزمايشي با گروه آزمايش و گواه است. جامعه آماري كليه زنان مطلقه شهرستان لامرد بودند كه از آنان دعوت بعمل آمده بود تا براي شركت در كلاسهاي آموزشي به هسته مشاوره و شبكه هاي بهداشت شهرستان مراجعه كنند. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده از بين زنان مطلقه (پس از كسب موافقت از آنها بمنظور شركت كردن درجلسات پژوهش)، سي نفر انتخاب شدند و به طور تصادفي به دو گروه آزمايش و كنترل تقسيم شدند. ابتدا براي هر دو گروه پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ و هيلر تكميل گرديد. سپس براي گروه آزمايش هشت جلسه آموزش هوش هيجاني اجرا شد و در نهايت، پس آزمون نيز اجرا و نتايج با استفاده از آزمون هاي آماري با هم مقايسه شدند. نتايج : نتايج نشان داد آموزش هوش هيجاني بر سلامت عمومي زنان مطلقه تاثير گذاشته و باعث كاهش علائم جسماني، اضطراب و اختلال خواب آنان شده است. همچنين بر اختلال در كاركرد اجتماعي و افسردگي نيز تاثير معناداري داشته است. بحث و نتيجه گيري: آموزش هوش هيجاني روش مناسبي جهت افزايش سلامت عمومي زنان مطلقه است. با علم به شيوع بالاي طلاق و تبعات رواني- اجتماعي آن پيشنهاد مي شود از اين روش براي كاهش پيامدهاي روحي رواني طلاق،افزايش سلامت عمومي و درمان ديگر مشكلات و مسائل آنان به كار گرفته شود.

Introduction: Health is one of the most necessary concepts human’s complication world. The purpose of this study was to determine the effect of Emotional intelligence on General Health of divorced women. Methodology: This study is experimental with experimental and control groups. Statistical population were divorced women of the Lamerd city that they had invited for use the educational classes enroll in Counseling Center and Health House of city. Method of sampling was simple sampling. Of they had enrolled, 30 had selected and had divided into the experimental and control groups randomly. First, two group filled out Goldberg and Hieler General Health Questionnaire (pretest). Then the intervention programs were carried through 8 sessions of Emotional intelligence for experimental group, but the control group did not receive. In the next step, two group filled out Goldberg and Hieler General Health Questionnaire as posttest, and at the end, the data was Compared by SPSS software. Results: The results of analysis showed Emotional intelligence is effective on General Health divorced women. This way significantly had reduced the mean scores of the experimental group compared to the control group on somatic symptoms, anxiety and insomnia, social dysfunction and depression. Conclusions: The data have found in our study was that Emotional intelligence is a suitable way on increase of general health. In view of high prevalence of divorce and its psychological aftermaths Hence we suggest the Emotional intelligence is recommend for treat divorce psychological aftermaths and other mental problems of divorced women.