عنوان مقاله :
حق به شهر؛ شهر موجود و شهر مطلوب آنچه هست و آنچه بايد باشد
پديد آورندگان :
حبيبي، محسن دانشگاه تهران - دانشكده شهرسازي , اميري، مريم
كليدواژه :
توليد فضا , تهران , حق به شهر , فضاي انتزاعي , فضاي ديفرانسيل , هانري لوفبور , ديويد هاروي
چكيده فارسي :
در سالهاي اخير همزمان با از دست رفتن كارايي ساختارهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي شهر، بحرانهاي شهري با مطالبات شهروندي رخ نشان ميدهند و از «حق به شهر» سخن ميرود. حق به شهر ابزار مفهومي مناسبي را براي نقد وضع موجود شهرها فراهم ميآورد. موضوع حق به شهر هم موضوع شهر موجود است، شهري كه هست و هم موضوع شهر مطلوب، شهري كه بايد باشد. مقاله خاستگاه فلسفي اين مفهوم را از ديدگاه واضع آن، هانري لوفبور واكاوي ميكند. او بر اين باور است كه انباشت سرمايه در جوامع سرمايهداري معاصر، از طريق شهري شدن اتفاق ميافتد و همزمان نظارت بر و مراقبت از شهر از شهروندان گرفته و منافع حاصل از شهري شدن به نفع سرمايه (دولتي يا خصوصي) مصادره ميشود. حق به شهر به طور عام درصدد پس گرفتن نظارت بر و مراقبت از شهر و استفاده از منافع شهري شدن سرمايه است. امروزه حق به شهر موضوع جنبشهاي اجتماعي و اصلاحات قانوني بسياري در سراسر جهان شده است كه به چند تجربه عملي در اين زمينه نيز اشاره ميشود. تجاربي كه نشان ميدهد حق به شهر خواستهاي مدني و قانوني است. از اين سبب شايد بتوان گفت كه برخي شكستهاي برنامهريزي شهري در ايران به دليل نشناختن حق به شهر است. در بازخواني متن هانري لوفبور درباره حق به شهر مواردي فهرست مطرح ميشوند كه به طور خلاصه و جامع اين مفهوم را پوشش ميدهند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران