بررسي انسان شناختي انگيزه ها و دلايل مديريت كالبد: مطالعه موردي يك خرده فرهنگ شهري در تهران

كالبد انساني به مثابه موضوع پژوهش در علوم اجتماعي، به جز مواردي معدود، پيشينه‌اي طولاني ندارد و تنها در چند دهه اخير اهميت قابل توجهي يافته و گرايش‌هاي تخصصي در جامعه‌شناسي و انسان‌شناسي پيرامون آن شكل گرفته‌ است. در اين مقاله تلاش شده است مديريت كالبد به عنوان يك موضوع فرهنگي تحليل شده و ابعاد فرهنگي، دلايل و انگيزه‌هاي اين رفتار تشريح شوند. اين رفتار حاوي پيامي فرهنگي و نشانگر تغييرات فرهنگي در زندگي شخصي و اجتماعي افراد است و با مطالعه عميق مي‌توان معاني و نشانه‌هاي فرهنگي آن را شناخت و تفسير كرد. روش پژوهش حاضر كيفي از نوع مطالعه موردي است. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر يك خرده فرهنگ از زنان كنشگران در ورزشگاه شيرودي بوده‌اند كه از بين آن‌ها با پنجاه نفر در فاصله سني 15 تا 50 سال مصاحبه‌هاي تفصيلي شده است. نتايج تحقيق در گروه مورد مطالعه گوياي وجود نوعي موقعيت متناقض در تبيين و دروني شدن مفهوم هويت زنانه در جامعه ايراني به طور كلي و نوعي شكل‌گيري، تبيين و دروني شدن درك از كالبد خود به مثابه يك ديگري از نگاهي عمدتا مردمدارانه و مبتني بر سودجويي و كالايي شدن مفهوم كالبد در جامعه مورد مطالعه است.