رابطهٔ سردمزاجي (به‌ عنوان يك ناتواني جنسي) و ابعاد تعارضات زناشويي در زنان متأهل مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر يزد

The Relationship between Sexual Frigidity (as a sexual disability) and Marital Conflict in Women residing in Yazd

هدف: امروزه سرد‌مزاجي در زمرهٔ ناتواني‌هاي جنسي به حساب مي‌آيد. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين سرد‌مزاجي و ابعاد تعارضات زناشويي در زنان متأهل ساكن شهر يزد صورت گرفت. روش‌‌بررسي: پژوهش از نوع توصيفي- همبستگي بوده و جامعهٔ آماري شامل همهٔ زنان متأهل ساكن شهر يزد در سال 1391 بوده است. از ميان آن‌ها صد نفر از زناني كه شرايط ورود به پژوهش را دارا بودند به‌صورت نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نيز شامل دو پرسشنامهٔ تعارض زناشويي (MCQ) و سرد‌مزاجي جنسي بود. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار) و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد بين تمام خرده‌مقياس‌هاي تعارضات زناشويي رابطهٔ معنادار وجود دارد (0٫05>p). اين مقدار همبستگي براي همكاري در منزل (0٫329-=r)، رابطهٔ جنسي (0٫459-=r)، واكنش‌هاي هيجاني (0٫359=r)، جلب حمايت فرزندان (0٫269-=r)، معنادار و منفي است. از طرفي مقدار همبستگي براي رابطهٔ فردي با خويشاوندان خود (0٫313=r)، رابطهٔ فردي با خويشاوندان همسر و دوستان (0٫375=r)، جداكردن امور مالي از يكديگر (0٫393=r) با سرد‌مزاجي مثبت و معنادار است. همچنين ميزان همبستگي بين سردمزاجي جنسي با سن زنان و مدت ازدواج كه به‌ ترتيب (0٫220= r و 0٫137=r) است معنادار نيست (0٫05 نتيجه‌گيري: بر اساس اين يافته‌ها زنان داراي تعارض زناشويي بالاتر، سردمزاجي بالاتري از خود نشان داشته و تعارض زناشويي در زنان، با گذشت سال‌هاي ازدواج كاهش مي‌يابد. با افزايش سرد‌مزاجي ميزان حمايت همسر از زن كم مي‌شود.

Objective: Today frigidity is considered a sexual disability. The aim of this study was to investigate the relationship between sexual frigidity (as a sexual disability) and the dimensions of marital conflict in married women in Yazd. Methods: The study was descriptive-correlational. The study population consisted of all married women living in Yazd. A hundred women who possessed the inclusion criteria were selected by purposeful sampling. The instruments of this research included two questionnaires: the Marital Conflict (MCQ) & Sexual Frigidity questionnaires. The data were analyzed by descriptive statistics (mean, standard deviation) and Pearson’s correlation coefficient at (p=0.05). Results: Results showed a significant relationship between women’s sexual frigidity and the dimensions of marital conflict (p<0.05). This correlation was negatively associated with: partnership at home (r=0.329), sexual relationship (r=0.459), emotional reactions (r=0.359), and support seeking from children (r=0.269). Sexual frigidity was positively associated with: individual relationship with own relatives (r=0313), individual relationship with spouse’s relatives and friends (r=0.375), and separation of finances from each other (r=0.393). Moreover, there was not a significant relationship between sexual frigidity and duration of marriage (r=0.137) & women’s age (r=0.220) (p>0.05). Conclusion: Based on these findings, women with higher marital conflicts show higher sexual frigidity. Furthermore, marital conflicts decreased with the passage of years of marriage. An increased sexual frigidity also reduced partner support.