عنوان مقاله :
جستاري معرفتشناختي در مقايسه تطبيقي رويكردهاي فهم قرآن كريم
پديد آورندگان :
رئيسي ، محمدمنان دانشگاه قم (نويسنده مسئول) , رئيسي ، محمدمنان دانشگاه قم (نويسنده مسئول) , منصوري ، مريم دانشگاه باقرالعلوم , منصوري ، مريم دانشگاه باقرالعلوم
كليدواژه :
قرآن كريم , معرفتشناسي , فرايند فهم , معناي متن , مخاطب
چكيده فارسي :
از مهمترين بسترهاي تئوريك مؤثر بر شكلگيري مكاتب تفسيري، مباحث منبعث از دانش معرفتشناسي و زيرشاخههاي آن است. براي مسئله چگونگيِ فهم و تفسير متون و بهطورخاص قرآن كريم، سه رويكرد معرفتشناختي متصوّر است. در رويكرد اول (مخاطبمحور)، مخاطب و پيشدانستههاي او، ركن اصليِ فرايند فهم تلقّي ميشود و ازآنجاكه پيشدانستههاي هر مخاطب با ديگري متمايز است، معاني استنباطشده نيز متمايز است و همه اين معاني نيز موجّه تلقّي ميشود. در رويكرد دوم (مؤلفمحور)، معناي نهاييِ متن، حقيقتي است قابل فهم كه بايد طي فرايندي مضبوط به آن نايل شد و كشف مقصودِ مؤلف طي تفسير متن (در اين مقاله، متن قرآن)، هرچند دشوار باشد، ناممكن نيست و تنها معنايي موجّه تلقّي ميگردد كه متناظر با اين مقصود باشد. در اين مقاله ضمن مقايسه تطبيقي دو رويكرد پيشگفته، رويكرد سومي (متنمحور) كه شالوده معرفتيِ آن بر آموزههاي اسلامي مبتني است، تبيين ميگردد كه طبق آن، ركن اصلي در فرايند فهم، خودِ اثر يا متن قرآن كريم است. ضمن تطبيق رويكردهاي سهگانه فوق، با استفاده از روشهاي تحليل محتواي كيفي و استدلال منطقي، اين نتيجه حاصل شده است كه در ميان اين رويكردها، رويكرد متنمحور براي فهم قرآن كريم از وجاهت بيشتري برخوردار است و با كاربست اين رويكرد، دستيابي به عمق مدلولهاي معناييِ آيات قرآن كريم محتملتر مينمايد و موفقيت برخي تفاسير معتبر نظير الميزان را ميتوان با توجه به همين مهم رمزگشايي نمود.