بررسي يكپارچگي اقتصادي ايران با روسيه در حوزه CIS و شرط مارشال لرنر

آرمان‌ مندرج در سند چشم‌انداز ، تعامل سازنده و مؤثر با جهان و قدرت‌هاي منطقه‌اي مانند روسيه و بازار سيصد ميليوني حوزه سي آي اس است. مطالعه حاضر با تحليل عوامل مؤثر بر يكپارچگي اقتصادي ايران با روسيه در حوزه سي آي اس به روش داده هاي تلفيقي دوره 2015-1992مبتني بر رويكرد پنل ديتا است. تجارت، توليد، جمعيت و فاصله از متغيرهاي كليدي مدل جاذبه ايران با روسيه در حوزه سي آي اس است. معادله رگرسيوني نشانگر معني‌دار بودن مدل جاذبه است. ضرايب زاويه (كشش) سه متغير مستقل توليد، فاصله و ليندر به ترتيب 3.45 ، 3.25 و0.38 است. كه نشانگر حساسيت زياد دو متغير توليد و فاصله و معني‌دار بودن آنها است، ولي متغير مجازي مرز مشترك آبي به علت غلبه مرز خشكي آذربايجان، معني‌دار نيست. ضمناً حساسيت تقاضاي ارزي صادرات و واردات ايرانروسيه ، بي‌كشش و به ترتيب منفي 22/ 0و منفي 0.28 است. طبق قاعده مارشال لرنر، چون مجموع كشش تقاضاي واردات و صادرات نسبت به نرخ ارز كمتر از يك است بنابراين تغيير در نرخ ارز هيچ تاثيري دربهبود ترازتجاري ايران با روسيه و تقويت يكپارچگي ندارد.