عنوان مقاله :
عدول از تعادل زيباشناختي در ترجمۀ شهيدي از نهجالبلاغه (بررسي موردي تشبيه و استعاره)
پديد آورندگان :
كاظمي نجف آبادي ، سميه - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
نهجالبلاغه , خطبهها , ترجمه شهيدي , آرايه استعاره و تشبيه , تعادل زيباشناختي
چكيده فارسي :
انتقال آرايههاي بياني و تصويرپردازيهاي ادبي متن مبدأ يكي از چالشهاي ترجمه است كه در ترجمه متون ادبي بهويژه متون مقدسي كه در زمره شاهكارهاي ادبي قرار گرفته، به وضوح نمود مييابد. صنعتپردازيهاي ادبي از شاخصههاي سبكساز متن ادبي بهشمار ميروند كه ميبايست مانند پيام و فحواي متن در زبان مقصد انعكاس يابند و زمينه برقراري تعادل بياني يا بهعبارتديگر تعادل زيباشناختي را بين متن مبدأ و مقصد فراهم آورند. با وجود آنكه تغيير يا ناديده گرفتن الگوهاي بياني، گوشهاي از پيام صاحب اثر و ماهيت تأثير ادبي متن را تحت تأثير قرار ميدهد، ولي تفاوت نقش گفتماني و ارزش ارتباطي متن مبدأ و مقصد، مترجم را ناگزير، براي برقراري تعادل زيباشناختي به تغيير و تعديل رهنمون ميسازد. البته همه تغييراتي كه در ضمن ترجمه صورت ميپذيرد، پذيرفتني و در راستاي تعادل زيباشناختي نيست بلكه گاهي مترجم با بهكارگيري برخي از استراتژيهاي تغيير، درجه تفسيرپذيري متن مقصد را تغيير داده و از حالت تعادل خارج ميسازد. بر اين اساس در پژوهش حاضر، ترجمه سيد جعفر شهيدي بهدليل توجه ويژه مترجم به انتقال سبك ادبي نهجالبلاغه برگزيده شده و با تكيه بر روش توصيفي تحليلي، گوشهاي از تغييراتي كه در برگردان دو آرايه سبكساز تشبيه و استعاره، به عدول از تعادل زيباشناختي انجاميده، به تصوير كشيده شده است. مهمترين يافته اين پژوهش بيانگر آن است كه شهيدي در برگردان آرايه تشبيه و استعاره، در مواردي از تغييراتي چون حذف، افزايش و نيز تبديل و جايگزيني مؤلفههاي تصويري بهره برده كه مغاير با اصل تعادل زيباشناختي است و تصويرپردازيهاي ادبي متن مبدأ را بهدرستي منتقل نكرده است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نهج البلاغه
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نهج البلاغه