عنوان مقاله :
مقايسه دو روش عصارهگيري دنبالهاي براي جزءبندي مس در برخي خاكهاي استان گلستان
پديد آورندگان :
علوي ، هادي - دانشكده مهندسي آب و خاك , باراني مطلق ، مجتبي - گروه علوم خاك , دردي پور ، اسماعيل - گروه علوم خاك
كليدواژه :
ذرت , زيستفراهمي , شكلهاي شيميايي , هيپوكلريت سديم
چكيده فارسي :
اجزاي مختلف عناصر در خاك تفاوت قابل ملاحظه اي به لحاظ واكنش پذيري شيميايي و زيست فراهمي دارند. توزيع عناصر در بين اجزاي خاك جهت ارزيابي پتانسيل خاك براي تأمين مقادير كافي عناصر غذايي كم مصرف جهت رشد گياه داراي اهميت است. روش هاي عصاره گيري دنباله اي براي شناسايي و ارزيابي تحرك و فراهمي عناصر در نمونه هاي خاك استفاده شده اند. در اين تحقيق ده نمونه خاك كه از لحاظ ويژگي هاي فيزيكي و شيميايي متنوع بودند، از خاك هاي كشاورزي استان گلستان جمع آوري گرديد. قابليت استخراج و جزءبندي مس فاز جامد خاك با استفاده از دو روش عصاره گيري دنباله اي تعيين شد و سپس رابطه اين اجزاء با يكديگر و با جذب گياهي بررسي شد. نتايج نشان داد كه مقادير مس تبادلي (3/0 درصد) و پيونديافته با كربنات ها (4/0 درصد) بسيار پايين بود. مس در اين خاك ها غالباً با شبكه كريستالي كاني ها متصل بود (روش تسير 80% و روش سينگ 37%). در ديگر جزءها يعني مس پيوند يافته با مواد آلي و متصل به اكسيدهاي آهن و منگنز نتايج بدست آمده با دو روش به طور قابل ملاحظه اي با هم متفاوت بود. اين مطالعه نشان داد كه انحلال اكسيدهاي آهن در طي مرحله احيا روش تسير ناقص بوده كه اين امر منجر به بيش برآورد جزء باقي مانده گرديد. وجود رابطه معني دار و منفي (*692/0=r) بين غلظت مس در گياه و مس قابل استخراج با هيپوكلريت سديم (پيوند يافته با مواد آلي، روش سينگ) در 10 خاك آهكي مي تواند بيانگر نقش برجسته مواد آلي در نگهداري و زيست فراهمي مس باشد. چنين ارتباطي در هنگام استفاده از روش تسير حاصل نشد كه مي تواند حاكي از تناسب هيپوكلريت سديم (NaOCl) براي استفاده در روش هاي عصاره گيري دنباله اي باشد.
عنوان نشريه :
تحقيقات كاربردي خاك
عنوان نشريه :
تحقيقات كاربردي خاك