نقش طرحواره هاي ناسازگار اوليه، سبك‌هاي مقابله‌اي و نظم‌جويي شناختي هيجان در پيش‌بيني گرايش به اعتياد دانش‌آموزان

هدف اين پژوهش، بررسي نقش طرحواره هاي ناسازگار اوليه، سبك هاي مقابله اي و راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان در پيش بيني گرايش به اعتياد دانش آموزان پسر بود. روش پژوهش حاضر توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش حاضر را كليه دانش آموزان پسر دبيرستاني كه در سال 1395 1396 در مدارس شهر سنندج مشغول به تحصيل بودند، تشكيل دادند. با روش نمونه گيري خوشه اي تك مرحله اي 250 نفر انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها، از پرسش نامه هاي آمادگي اعتياد، طرحواره هاي ناسازگار اوليه يانگ، سبك هاي مقابله اي اندلر و پاركر و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان استفاده شد.تحليل همبستگي پيرسون نشان داد كه طرحوارهاي ناسازگار اوليه، سبك هاي مقابله با استرس و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان به طور مشترك 46 درصد از تغييرات گرايش به اعتياد دانش آموزان را پيش بيني مي كند. نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد كه خرده مقياس هاي سبك هاي مقابله اي مسأله مدار، هيجان مدار و اجتنابي، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان ملامت خويشتن، پذيرش، فاجعه سازي و ملامت ديگران و طرحواره هاي محروميت هيجاني، رهاشدگي/بي ثباتي، انزواي اجتماعي/بيگانگي، نقص/شرم، خويشتن تحول نيافته/گرفتار، ايثار، اطاعت، بازداري هيجاني، معيارهاي سرسختانه، استحقاق/ بزرگ منشي و خويشتن داري ناكافي با گرايش به اعتياد رابطه مثبت و معنا داري دارد (05/0 gt;P).نتايج حاصل، تلويحات مهمي در سير پيش بيني، آسيب شناسي و پيشگيري از اعتياد دارد.