رابطه ويژگي‌هاي شخصيتي و تنظيم شناختي هيجان با فرسودگي تحصيلي دانش‌آموزان دختر دوره دوم متوسطه

هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه ويژگي­هاي شخصيتي و تنظيم شناختي هيجان با فرسودگي تحصيلي دانش­آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش توصيفي از نوع هم­بستگي است. جامعه آماري كليه دانش­­آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصيلي 13951396 به تعداد 85747 نفر را تشكيل دادند كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 382 دانش‌آموز به ­عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه‌گيري در اين پژوهش از نوع خوشه­اي چندمرحله‌اي بود. جهت گردآوري داده­ها سه مقياس روا و پايا شامل پرسش­نامه­ي استاندارد شخصيتي كاستا و مك كري(1992)، پرسش­نامه­ي تنظيم شناختي هيجان گارنسفكي، كرايج و اسپينهوون (2002) و فرسودگي تحصيلي برسو، سالانووا و اسچافلي(2007) مورد استفاده قرار گرفت. تحليل داده­ها با استفاده از ضريب هم­بستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه انجام شد. يافته‌ها نشان داد كه بين روان رنجورخويي با ابعاد فرسودگي تحصيلي(خستگي، بي‌علاقگي و ناكارآمدي) رابطه مثبت و معنا­داري وجود دارد(05/0P lt;). بين برون­گرايي، گشودگي نسبت به تجربه، مقبوليت و وظيفه شناسي با ابعاد فرسودگي تحصيلي(خستگي، بي‌علاقگي و ناكارآمدي) رابطه منفي و معنا­داري وجود دارد(05/0P lt;). بين تنظيم شناختي هيجان منفيبا ابعاد فرسودگي تحصيلي (خستگي، بي‌علاقگي و ناكارآمدي) رابطه مثبت و معنا­داري وجود دارد(05/0P lt;). بين تنظيم شناختي هيجان مثبت با ابعاد فرسودگي تحصيلي(خستگي، بي‌علاقگي و ناكارآمدي) رابطه منفي و معناداري وجود دارد(05/0P lt;). همچنين نتايج تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن است كه ويژگي­هاي شخصيتي و تنظيم شناختي هيجان نقش معناداري در تبيين واريانس فرسودگي تحصيلي دانش­آموزان دختر دارند. بر اساس نتايج به دست آمده مي­توان نتيجه گرفت كه ويژگي­هاي شخصيتي و تنظيم شناختي هيجان تعيين­گرهاي مهم فرسودگي تحصيلي دانش­آموزان دختر هستند.