مقايسه عملكرد افراد با اختلال نقص توجه‌ بيش فعالي و افراد عادي در مؤلفه‌هاي فهم كلامي با استفاده از آزمون وكسلر: مطالعه‌اي در دانشآموزان ابتدايي با توجه به عامل جنسيت

دانش­آموزان داراي نقص توجه­ بيش­فعالي از طيف متنوعي از مشكلات شناختي و رفتاري رنج مي­برند و شواهد تحقيقاتي حاكي از آن است كه زبان مي­تواند در كنترل شناختي و رفتاري اين اختلال نقشي واسطه­اي ايفا كند. هدف اين پژوهش مقايسه فهم كلامي در انواع اين اختلال و در قياس با دانش آموزان عادي بوده است. نمونه اين پژوهش 240 نفراست. از ميان كليه دانش­آموزان داراي نقص توجه و بيش­فعالي ارجاع شده به كلينيك آموزش و پرورش شهريار در سال تحصيلي9697، 180نفر (90دختر و 90پسر) و يك گروه كنترل از دانش­آموزان عادي(30 دختر و 30پسر) به صورت تصادفي انتخاب گرديدند. سپس با استفاده از مقياس وكسلر نسخه چهارم هنجار شده­ داده­هاي فهم كلامي گروه­هاي نمونه گردآوري شد. نتايج نشان داد ميانگين نمرات دانش آموزان داراي نقص توجه­ بيش­فعالي به­طور معنادار نسبت به دانش­آموزان عادي پايين­تر است. در ميان دسته بندي­هاي سه­گانه اين اختلال، نوع تركيبي و نوع بيش­فعال به طور معناداري به ترتيب پايين­ترين ميانگين را نسبت به دانش­آموزان عادي نشان دادند. بر اين اساس مي­توان نتيجه گرفت كه، فهم كلامي در تنظيم شناخت و رفتار دانش­آموزان، نقش مهمي دارد و مي­بايست در مداخلات درماني مورد تأكيد قرار گيرد.