عنوان مقاله :
مقايسه خودپنداره و كيفيت زندگي سالمندان مقيم و غير مقيم آسايشگاههاي شهر تهران
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Self-concept and Quality of Life between Residential and Non-residential Elderlies of Nursing Homes in Tehran
پديد آورندگان :
شعباني، جواد دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران , ره گوي، ابوالفضل دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران - گروه آموزشي پرستاري , نوروزي، كيان دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران - گروه آموزشي پرستاري , رهگذر، مهدي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران - گروه آموزشي پرستاري , شعباني، مهدي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي همدان - گروه آموزشي پرستاري
كليدواژه :
خودپنداره , آسايشگاه , سالمندان مقيم و غيرمقيم , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
مقدمه: خودپنداره متغير مهمي در حوزه سالمندي است كه كمتر به آن توجه شده است. همچنين كيفيت زندگي يكي از مهمترين شاخصهاي توسعه انساني است. اين مطالعه با هدف تعيين و مقايسه خودپنداره و كيفيت زندگي سالمندان مقيم و غيرمقيم آسايشگاههاي سالمندي شهر تهران در سال 1394 انجام پذيرفت.
روش كار: در اين مطالعه مطالعه توصيفي- تحليلي كه جامعه آماري پژوهش آن شامل كليه سالمندان مقيم و غيرمقيم آسايشگاههاي سالمندي شهر تهران بود تعداد 217 نفر در هر گروه سالمندان مقيم و غيرمقيم آسايشگاهها به روش نمونه گيري تصادفي سهميهاي انتخاب شدند. نمونه گيري براي سالمندان مقيم مراكز سالمندي به روش نمونه تصادفي سهميهاي بود و از هر آسايشگاه به نسبت تعداد سالمندان مقيم، نمونهگيري تصادفي بعمل آمد. نمونهگيري براي سالمندان غيرمقيم مراكز سالمندي بصورت در دسترس و با در نظر گرفتن همتاسازي از نظر سن و جنسيت انجام پذيرفت. جهت جمعآوري دادهها از پرسشنامههاي خودپنداره راجرز و پرسشنامه كيفيت زندگي سالمندان ليپاد استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نسخه 18 نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل با استفاده از شاخصهاي مركزي و پراكندگي آمار توصيفي شامل فراواني، ميانگين و انحراف معيار و آمار استباطي شامل كاي اسكوئر- پيرسون، كلموگروف اسميرنوف، آزمون تي مستقل، آزمون ضريب همبستگي پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافتهها: يافتههاي پژوهش نشان داد كه ميانگين خودپنداره سالمندان مقيم و غيرمقيم آسايشگاههاي سالمندي شهر تهران به ترتيب 47/1 ± 25/8 و 63/1 ± 14/8 بود. اين متغير در اين دو گروه تفاوت معناداري نداشت و ميانگين كيفيت زندگي سالمندان مقيم و غيرمقيم آسايشگاههاي سالمندي شهر تهران به ترتيب 80/9 ± 88/27 و 79/10 ± 81/31 بود. و متغير كيفيت زندگي (000/0 = P) در اين دو گروه تفاوت معنادار داشت. بين خودپنداره و كيفيت زندگي سالمندان مقيم (P برابر با 001/0) و غيرمقيم (P برابر با 014/0) سراهاي سالمندي رابطه معناداري وجود دارد.
نتيجه گيري: با توجه به يافتهها جهت ايجاد تغيرات، پيشنهادهايي در ارتباط با آموزش به خانواده در مـورد بـازنگري در سپردن سالمندان به خانههاي سـالمندي و نيـز بهبـود كيفيـت و افزايش امكانات محيطي و رفـاهي خانههاي سـالمندان، مشـابه نمودن محيط خانههاي سالمندي به محيط خـانواده افـراد تـا حـد امكان و نيز ترغيب خانوادهها و دوستان فرد سـالمند بـه سركشـي منظم به فرد، افزايش خدمات رفاهي و توانبخشي توسط مسئولين و توانمند سازي سالمندان ميتواند سودمند باشد.
چكيده لاتين :
Introduction: Self-concept is an important variable in the field of elderly, to which little attention has been paid. Also, quality of life is one of the most important factors of human development. The aim of this study was to determine and compare self-concept and quality of life between residential and non-residential elderlies of nursing homes in Tehran, Iran, in 2015.
Methods: This study was descriptive-analytical study. The population of this study consisted of all non-residential and residential elderly people (n = 434) living in nursing homes of Tehran. The participants were allocated into two equal groups (n = 217) of residential and non-residential elderlies using the accidental sampling method. Data were collected using the Rogers self-concept scale, elderly quality of life questionnaire (LIPAD), and demographic questionnaire. The data were analyzed using descriptive statistics (frequency, mean, standard deviation) and inferential statistics (Chi-square test, Kolmogorov-Smirnov test and independent t-test) by the SPSS 18 software.
Results: Results showed that the mean values of self-concept for residential and non-residential elderlies were 8.25 ± 1.47 and 8.14 ± 1.63, respectively, which was not significantly different between the two groups. Also, the mean values of quality of life for residential and non-residential elderlies were 27.88 ± 9.80 and 31.81 ± 10.79, respectively, which was significantly different between the two groups (P = 0.000). The results showed that there was a significant relationship between self-concept and quality of life in residential elderly people (P = 0.001) and non-residential elderly people (P = 0.014).
Conclusions: According to the results of the present study, encouraging the elderlies' families to not send them to the nursing homes, improving and increasing the environmental facilities of the nursing homes, making the environment of these homes similar to their family homes, encouraging the elderlies' family or friends to regularly visit them, increasing the rehabilitation services and empowering the elderly can be helpful to improve the elderlies' quality of life.
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري