عنوان مقاله :
تحليل زبانشناسانه استعاره مفهومي عشق در غزليات اميرخسرو دهلوي
پديد آورندگان :
فروزانفر ، دكتر احمد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
شاهنامه , جمشيد , ور جمكرد , دست نوشت سن ژوزف
چكيده فارسي :
استعارۀ مفهومي از مقولههاي بنيادي زبانشناسانه است. در نظريۀ شناختي، استعاره به عنوان پديده اي در كليت زبان، نه منحصراً، در زبان حضور جهت دهنده دارد. استعاره مفهومي تنها مقوله زباني است كه صرفاً مربوط به واژه ها نيست، بلكه از فرآيندهاي تفكر انسان است. در استعارۀ مفهومي يك حوزۀ مفهومي براساس حوزۀ مفهومي ديگر فهميده ميشود. استعاره، زبان را از حدّ شگردي بلاغي به سطح وسيله اي براي انديشه عميق تر و شناخت والا رسانده است. با توجه به اين كه اميرخسرودهلوي از شاخص هاي مهم در ادبيات كلاسيك فارسي و هند محسوب ميشود و با توجه به سهم او در توسعۀ غزل، اين مقاله به بررسي استعارۀ مفهومي عشق در غزليات اميرخسرو دهلوي ميپردازد. در ابتدا گزارشي دقيق از زندگي اميرخسرودهلوي، تعريف غزل، استعاره مفهومي و در آخر، استعاره عشق را در غزليات اميرخسرو دهلوي ارائه ميدهد. چون استعاره مفهومي داراي دو حركت از مبدا به مقصد، در دو جهت عمودي يا افقي است، پس استعاره ها را بر اساس انواع حركت از مبدأ به مقصد تقسيم ميكنيم. سپس به تحليل شناختي آن ها ميپردازيم و در پايان به اين نتيجه ميرسيم كه استعاره عشق، با مضمون هايي متفاوت در غزليات اميرخسرو دهلوي به كار رفته است. اميرخسرو دهلوي از دو طريق، انتقال معنا و تغيير معنا، توانسته معناهاي تازه اي به عشق بدهد و نمادي ويژه از آن بسازد و با دادن تعليق در معناي واژه ها ،خواننده را در تداعي معناهاي بيشتر آزاد بگذارد.
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب)
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب)