مفهوم‎سازي تصميم‌گيري خردمندانه حسابرسان بر اساس تحليل داده‎بنياد

هدف: ورود به حرفه تخصصي حسابرسي علاوه‎بر تصميم‎گيري، به مشخصه‎هاي متمايزي نياز دارد كه مهم‎ترين آن توانايي اتخاذ تصميم‌هاي بخردانه حسابرس است. وظيفه حسابرسان به‌عنوان شاغلان حرفه‎اي تخصصي، اظهارنظر درباره صورت‌هاي مالي است كه‌ مستلزم بي‌طرفي حسابرس در تصميم‌گيري است. اگر حسابرسان از صاحبكاران خود مستقل باشند، مي‎توانند به بهترين شكل ممكن و بدون جانبداري تصميم‎گيري كنند. هدف‌ اين پژوهش ارائه مدلِ تصميم‌گيري خِردمندانه حسابرسان بر اساس تحليل داده‎بنياد است. روش: روش تحقيق از لحاظ هدف جزء تحقيقات توسعه‌اي، از جنبه جمع‌آوري داده‌ها جزء تحقيقات اكتشافي و از حيث روش‌شناسي اجراي كار كيفي است. بر اساس روش‌شناسي كيفي، پس از جمع‎آوري داده‎ها از طريق تحليل تئوري زمينه‌اي (تحليل داده‎بنياد) و مصاحبه، مؤلفه‎ها به‎صورت باز، انتخابي و محوري كدگذاري شدند و در نهايت مدل پژوهش بر اساس چارچوب تئوريك طراحي شد. يافته‎ها: طي اين پژوهش مؤلفه‌اي به نام «تصميم‌گيري بخردانه حسابرسان» شناسايي شد كه در آن تصميم‌گيري بخردانه، فرايندي منسجم، انعكاسي، شناختي و عاطفي است كه شرايط دروني و بيروني را در زمينه تصميم‌گيري مدنظر قرار مي‌دهد و به ذي‌نفعان بيشتري توجه مي‎كند. يافته‌هاي ‌اين تحقيق، تحقيقات مفهومي قبلي در زمينه خرد يا دانايي را هم تأييد كرده و هم به چالش مي‎كشد و روشي عملي براي تصميم‌گيري بخردانه حسابرسان ارائه مي‎دهد. نتيجه‎گيري: ‌اين تحقيق، به‎دليل وسعت‎دادن به ديدگاه عملياتي خرد يا حكمت در حسابرسان و درك بيشتر ماهيت پيچيده تصميم‌گيري در فضاي حرفه‌اي حسابرسي، از اهميت بسزايي برخوردار است. از ديدگاه حسابرسان، بسط و توسعه توانايي تصميم‌گيري بخردانه در شرايط واقعي، به رويكرد منسجم و چند بعدي نياز دارد كه بايد به افراد آموزش داده شود.