مقايسه الگوي مديريت آموزش و الگوي اكتشافي تدريس بر اساس ميزان شموليت و ابعاد مشترك آن‌ها

هدف از پژوهش حاضر مقايسه «الگوي مديريت آموزش» و «الگوي اكتشافي تدريس» بود. روش پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر گردآوري داده‌ها، توصيفي از نوع پيمايشي بود. جامعه آماري شامل دانشجويان دوره تحصيلات تكميلي رشته مديريت آموزشي در دانشگاه‌هاي خوارزمي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم تحقيقات و واحد رودهن بود كه تعداد آن‌ها برابر با 86 نفر بود. در پژوهش حاضر از روش سرشماري استفاده شده است. به‌منظور گردآوري داده‌ها از پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شد. روايي پرسشنامه با استفاده از روايي محتوايي و پايايي آن نيز با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ (0.956) ارزيابي و مورد تأييد قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از آمار توصيفي (فراواني و درصد) و آمار استنباطي (آزمون‌هاي كولموگروف اسميرنف، همگني ماتريس همبستگي، t وابسته و ويلكاسون) مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت. يافته حاكي از آن بود كه دو الگوي مديريت آموزش و الگوي اكتشافي تدريس قابليت شموليت و استفاده در مقاطع مختلف تحصيلي، دوره‌هاي آموزشي و دروس گوناگون را دارند و از ويژگي‌هاي مؤثر در فرايند يادگيري برخوردار مي‌باشند. همچنين تفاوت معناداري به لحاظ آماري بين اين دو در نزد جامعه مورد مطالعه مشاهده شد. بر اساس نتايج، الگوي مديريت آموزش نسبت به الگوي اكتشافي تدريس هم از نظر ابعاد شموليت و هم از نظر 7 ويژگي مشترك داراي قابليت و توان بيشتري بود.