مطالعه تجربه دانش‌آموزان سال اول متوسطه درباره تخته‌هاي هوشمند

تحقيق حاضر به مطالعه تجربه دانش‌آموزان سال اول متوسطه از تخته‌هاي هوشمند مي‌پردازد. بر اين اساس اثربخشي تخته‌هاي هوشمند بر اساس نگرش، ميزان يادگيري از طريق آنها و سهولت كاربرد آنها مطالعه شده است. براي اين كار با استفاده از مدل تحقيق توصيفي اكتشافي و رويكرد تحقيق كميكيفي، در بخش كمي تعداد 114 دانش‌آموز سال اول متوسطه به‌صورت هدفمند انتخاب شدند كه به تازگي به مدت يك سال تجربه كار با تخته هوشمند را كسب كرده بودند. اطلاعات كمي با استفاده از مقياس محقق ساخته، يعني مقياس نگرش به تخته هوشمند كه پايايي آن با 24 گويه 904. به دست آمد، جمع‌آوري شدند. روايي سازه مقياس از طريق نظريه‌هاي مربوط به تخته هوشمند و تحليل عاملي تأييد شد و روايي متخصصان اين مقياس، توسط معلمان و متخصصان فنّاوري آموزشي تأييد شده است. در بخش كيفي داده‌هاي حاصل از مصاحبه با  20 نفر از دانش‌آموزان تحليل شده‌اند. يافته‌هاي تحقيق نشان دادند كه نگرش كلي دانش‌آموزان سال اول دوره متوسطه نسبت به استفاده از تخته هوشمند پايين‌تر از حد متوسط است. دانش‌آموزاني كه براي اولين بار با تخته هوشمند مواجه شده‌اند كاربردهاي واقعي تخته هوشمند را به دلايل مختلف مانند بي‌تجربگي معلمان، كمبود نرم‌افزارها و بسته‌هاي درسي الكترونيكي و فقدان برنامه‌هاي آموزشي منسجم و متناسب درك نكرده‌اند يا نگرش مثبتي نسبت به حضور تخته‌هاي هوشمند در كلاس‌هاي خود ندارند. بين نگرش نسبت به تخته‌هاي هوشمند در تجربه اوليه دانش‌آموزان با ميزان يادگيري و سهولت كاربرد تخته‌ها ارتباط قوي مشاهده شد. مدل اثربخشي تخته هوشمند نيز كه با سه مؤلفه نگرش، يادگيري و سهولت در تحقيقات قبلي تدوين شده بود در تحقيق حاضر مورد تأييد قرار گرفت.