عنوان مقاله :
برون رفت حكمت متعاليه از چالش تبيين فلسفي احياي موتي
پديد آورندگان :
سالك ، معصومه سادات دانشگاه باقرالعلوم
كليدواژه :
احياي موتي , زنده شدن مردگان , ملاصدرا , رجعت , تناسخ
چكيده فارسي :
از ديدگاه حكمت متعاليه، تناسخ به معناي انتقال روح به بدن ديگر، محال است. از طرفي، به نظر ميرسد در احياي موتي نوعي انتقال روح به بدن مادي مطرح باشد. اين احتمال در ابداني كه قبلاً متلاشي شده و استخوانهاي آنها نيز پوسيده است، با قوّت بيشتري مطرح است؛ زيرا بدن بازسازيشده در حياتِ دوباره اين افراد، متفاوت از بدنِ حياتِ قبلي آنهاست و با تعلق گرفتن روح به اين ابدان، ظاهراً تعريف خاص ملاصدرا از تناسخ، مصداق خارجي مييابد. اين امر در فضاي حكمت متعاليه كه مؤكداً بر ابطال تناسخ پافشاري ميشود، موقعيت مطلوبي ندارد؛ بهخصوص كه ملاصدرا براي ابطال تناسخ از مباني فلسفي و علمالنفسي خود بهره ميبرد و با تبيين خاص خود از رابطه نفس و بدن، راه را بر امكان تناسخ ميبندد. درصورتيكه تناسخ با تعريف يادشده حتي در يك مورد مصداق عيني يابد، مباني حكمت متعاليه در بحث تناسخ با چالش جدي مواجه ميشود. تحقيق حاضر با اين پيشفرض كه شخصيتي مانند ملاصدرا به اشكال اطلاق تناسخ بر احياي موتي توجه داشته است، ميكوشد با طرح احتمالات مختلف، تبييني منطبق با ديدگاه صدرايي از فرايند يادشده ارائه دهد. حيث فاعلي نفس و مشاركت نفس در جمعآوري و ايجاد اجزاي بدن ميتواند به عنوان يكي از راهكارهاي بحث احياي موتي مطرح باشد؛ اين تبيين با برخي مباني و ديدگاههاي ملاصدرا، بهويژه اصالت وجود، وحدت جمعي نفس و نقش ايجادي نفس در بحث معاد جسماني پشتيباني ميشود.
عنوان نشريه :
فصلنامه حكمت اسلامي
عنوان نشريه :
فصلنامه حكمت اسلامي