عنوان مقاله :
آيا سواد سلامت مادران كيفيت زندگي كودكان آنها را متاثر ميسازد؟
عنوان به زبان ديگر :
Does mothers' health literacy affect their children's quality of life
پديد آورندگان :
رستمي، فهيمه دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - گروه آموزشي مديريت رفاه اجتماعي، تهران , محقق كمال، حسين دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - مركز تحقيقات مديريت رفاه اجتماعي،تهران , سجادي، حميرا دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - مركز تحقيقات مديريت رفاه اجتماعي،تهران , نصرتي نژاد، فرهاد دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - مركز تحقيقات مديريت رفاه اجتماعي،تهران , حسين زاده، سمانه دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - گروه آمار زيستي، تهران , قائداميني هاروني، غلامرضا دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي - دانشكده علوم تربيتي و رفاه اجتماعي - مركز تحقيقات مديريت رفاه اجتماعي،تهران
كليدواژه :
سواد سلامت , كودك , كيفيت زندگي , مادران , خانواده تك سرپرست
چكيده فارسي :
هدف: سواد سلامت عنصري مهم در توانايي مادران براي مشاركت در برنامههاي ارتقا سلامت و پيشگيري خود و كودكان آنها محسوب ميشود. هدف اين مطالعه بررسي رابطه سواد سلامت زنان سرپرست خانوار با كيفيت زندگي كودكان آنها بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعهاي توصيفي- مقطعي بود كه بر روي 149 زن سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزيستي و كميته امداد شهرستان نورآباد با روش تمامشماري انجام شد. ابزار گردآوري اطلاعات، چكليست دموگرافيك، پرسشنامه سواد سلامت (HELIA) و پرسشنامه سلامت كودك (CHQ) بود.
يافتهها: نمره كلي سواد سلامت زنان 43/42 و كيفيت زندگي كودكان 89/65 بود. 3/89 درصد زنان سرپرست خانوار، سواد سلامت ناكافي و نه چندان كافي داشتند. يافتهها نشان داد، بين سواد سلامت زنان و كيفيت زندگي كودكان آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (031/0p<). از بين متغيرهاي تعيينكننده سواد سلامت زنان فقط سطح تحصيلات در مدل رگرسيوني باقي ماند كه مهمترين پيشبينيكننده سواد سلامت با ضريب تعيين 74 درصد از واريانس كل بود.
نتيجهگيري: سواد سلامت زنان سرپرست خانوار با سلامت جسماني و رواني كودكان آنها ارتباط داشت. از اين رو با تدوين برنامههاي جامع و مواد آم
چكيده لاتين :
Introduction: Health literacy is considered as an important element in ability of women’s to engage in health
promotion and preventive activities for yourself and their children. Therfore, the aim of this study was to investigate
the relationship between health literacy of female-headed households with their children’s quality of life.
Materials and Methods: In the descriptive cross-sectional study 149 female-headed households covered by State
Welfare Organization and Immam Khomeini Relief Foundation in the Nourabad city (Iran) in 2016 were selected by
census method. We applied demographic check list, Health Literacy for Iranian Adults (HELIA) and Child Health
Questionnaire (CHQ) for data collection.
Results: The results showed that women health literacy with mean of 43.42 ±17.85 was in poor condition (89.3
percent of them had inadequate and marginal health literacy). Similarly, their children’s quality of life with mean of
65.89±11.27 was in moderate condition. In addition, results showed a positive relationship between health literacy of
female and their children’s quality of life (p<0.034). Among the determinants of health literacy, educational level with
explanation of 74% of the total variance was the most important factor.
Conclusion: Women's health literacy was correlated with the physical and mental health of their children. Hence,
by developing comprehensive educational programs and simple and understandable educational materials for femaleheaded
households, it is possible to take effective steps to develop health literacy skills and reduce the negative effects
of limited health literacy in these families.