عنوان مقاله :
مقايسۀ دو آيين موسيقايي مشابه شوشي و عروسگولي در تناظر با آيين كوسه
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative view of Similar Musical Ceremonies of Shushi, Arous-e Goli and Kosé Ceremony
پديد آورندگان :
قرسو، مريم دانشگاه تهران - دانشكده هنرهاى نمايشى و موسيقى - پرديس هنرهاى زيبا
كليدواژه :
شوشي , بارانخواهي , عروسگولي , پيربابو , كوسه , آيينهاي باروري , نوروز
چكيده فارسي :
سه آيين شوشي در هرمزگان، عروسگولي در گيلان و آيين كوسه در شمال، غرب و جنوب ايران از منطق، ساختار و صورت نسبتاً مشابهي برخوردار هستند. اين سه آيين در مراسم عروسي و استقبال از فصل بهار (نوروز) اجرا ميشوند. در هر سه مورد، و در طي يك اجراي نمايشگونه و اپيزوديك، داستاني ساده روايت ميشود. شخصيت اصلي اين روايات، به شكلي نمادين زشتي، پيري، ناباروري و سرما و ناخوشايندي را مجسم ميكند كه به واسطۀ رقص و شادي اهالي و حاضرين از آن منطقه يا روستا رانده ميشوند. در اين پژوهش، پس از معرفي چگونگي اجراي هر سه آيين، نشان داده شده كه بر اساس الگوي تحليل گرمس و پراب، روايت هرسه نمونه از ساختار مشابهي پيروي ميكند. تحليل شخصيتهاي اسطورهاي هر سه آيين نشان از پيشينۀ تاريخي آن دارد كه در اين مقاله مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. نتايج پژوهش گوياي آن است كه هر سه آيين با صورتي متفاوت با جدالِ ميان ثنويتِ خير و شر و يا نازايي و زايش – كه در ارتباط مستقيم با ايزدان پيشااسلامي هستند- تعريف ميشوند. شباهت و پيوستگي ميان هر سه آيين، صحهاي است بر پويايي آيينهاي باستاني، پيوند ميان اقوام ايراني، حركت سيال فرهنگ در دلِ تاريخ، و تغييراتِ ناشي از نياز به تطبيق با شرايط متفاوتِ دورههاي مختلف. ويژگي مهم ديگر اين پژوهش معرفي يك نمونه از دگرگوني معنايي آيينهاي اسطورهاي – در اينجا ستايش ايزدبانوي آناهيتا- در قالب آيينهاي نمايشي بارانخواهي و در نهايت نمايشهاي موقعيتي و مطابق با روزگار معاصر خويش است.
چكيده لاتين :
The three ceremonies of Shushi, Arous-e goli and Kosé in different parts of Iran have fairly similar logic, structure and form. A simple story is narrated in a drama-like and episodic performance. The main character of these narratives symbolically visualizes negativity, removed from a region or village through the joy and presence of locals and audiences. After introducing the ceremonies, we will present the mythical characters and show the similar structure of these performances, based on the Greimas and Propp's Analysis Model. They are defined similarly, though in different forms, as a kind of conflict between the duality of good and evil, or fertility and infertility - which are directly related to the pre-Islamic Izad (gods). The similarity and connection of the three ceremonies confirm the dynamicity of the ancient Iranian ceremonies, connection among the Iranian ethnic groups, the fluid movement of culture in history, and the changes occurring due to the need for adaptation to different conditions in different eras. Another important feature of this study is its providing an example of the semantic transformation of mythical ceremonies -the praises of the Iranian goddess Anahita- through rain-seeking rituals and occasional performances in accordance with their contemporary periods.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهشهاي انسان شناسي ايران