عنوان مقاله :
قواعد و ضرورتهاي نظام خانواده در ايران از خلال بروز تغييرات و نابهنجاريها (با تأكيد بر همباشي بهمثابۀ نوعي آسيب در خانواده)
عنوان به زبان ديگر :
The Principles and Necessities of the Family System in Iran during Reforms and Abnormalities, Emphasizing on Cohabitation as a Form of Family Injury
پديد آورندگان :
اعتماديفرد، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه جامعه شناسي , حسيني، غزاله دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه جامعه شناسي
كليدواژه :
اتنومتدولوژي , خانواده , همباشي , فرديت , نابهنجاري
چكيده فارسي :
«همباشي» وضعيتي آستانهاي است كه تحت عنوان «ازدواج سفيد» نميگنجد؛ بلكه نشانة نوعي آسيب و نابهنجاري در نهاد خانوادة ايراني است؛ نابهنجاري كه كنشگران از سر اراده و بهمنظور نقض قواعد رسمي خانوادگي صورت ميدهند. هدف اصلي در مقالۀ پيشرو، بررسي اين آسيب و فهم قواعدي است كه از خلال نقض آن توسط كنشگران، ضرورت آنها در حيات اجتماعي آشكار ميشود. ازاينرو، پژوهش به روش اتنومتدولوژي و با تأكيد بر وجه پديدارشناسانة آن سامان يافته است. يافتههاي پژوهش بر نمونهها در شهر تهران متمركزند. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه افراد در چنين شرايطي با دامن زدن به نوعي نابهنجاري و سرپيچي از قواعد مرسوم و رايج در خانواده، مطابق ميل خود و مبتنيبر آزادي فردي، شرايط متفاوتي را براي خود رقم زدهاند؛ درحاليكه قواعد ضروري حاكم بر خانواده، بر روابط آنها نيز تسري مييابد و درنهايت، خود را در قالب جديدي آشكار ميكند كه درظاهر ساختة افراد است، اما درواقع مضمر در ضمنيترين سطوح خانوادگي است. برايناساس، قواعد خانواده در ايران حتي با نقض توسط افراد در قالب همباشي، نهتنها ازميان نميرود، بلكه در شكلهايي بهظاهر خودساخته، بيشتر تسري پيدا ميكند. اين اتفاق حاكي از بنياني ضروري در پيچيدهترين ابعاد زندگي اجتماعي وابسته به نظم خانواده در ايران است كه راه علاج را نيز فقط از خلال آن ميتوان جست.
چكيده لاتين :
Cohabitation is a threshold situation that could not be named as white marriage, but it is as a family injury and abnormality in Iranian Family. Cohabitation is an autonomic action to break formal rules of family. The main objective of this research is to address the necessity of rules which are appearing from the contravention. Therefore, we use ethnomethodology by emphasizing on its phenomenological aspects. Results are based on the data gathered from families in Tehran. The results have indicated that individuals make different situations which are more liberal and autonomous by provoking abnormality and disobeying traditions of family, while family rules conquer their relations and alter that into a new form. Although this new form is made by individual’s volition but implicitly it is synthesized with traditions and rules of family. Accordingly, in Iran, family rules not only disappear even by disobeying in cohabitation, but also conquer in self-constituted forms. This affair shows radical necessity in complicated aspects of social life of family order in Iran that its therapy could just be found by itself.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران