مناقشه بر سر كاربردي نبودن دانش دانشگاهي: به سوي نظريه "ساخت اجتماعي بهره‌برداري از دانش"

The Dispute over Inaplicability of Academic Knowledge: Toward a Theory of "Social Construction of Knowledge Utilization

دانش توليدي در حوزه علوم انساني و اجتماعي امري اعتباري است زيرا فرآيند هرمنوتيك دوگانه يافتن قوانين لايتغير در امور انساني و اجتماعي را بسيار دشوار مي سازد پژوهش هاي انجام شده متعدد با رد جهان شمولي دانش توليدي در عرصه هاي انساني و اجتماعي و طرح بسترمندي چنين دانشي مهر تاييدي بر ساخت اجتماعي دانش يا اعتباري بودن آن زده اند اگر چه پژوهش هايي در باب صبغه ساخت اجتماعي و اعتباري دانش انجام شده ولي چندان به ساخت اجتماعي كاربست دانش يا اعتباري بودن استفاده از دانش توجه نشده است اين نظريه مدعي است اگر چه دانشگاهها و مراكز پژوهشي در توليد دانش و بعضا بهره برداري از آن نقش ايفا مي كنند ولي مقصر اصلي عدم كاربست دانش آكادميك صرفا اين محافل علمي نيستند نويسنده اميدوار است با پذيرش اين نظريه سياق گفتاري دانش پژوهان و خط مشي گذاران ملي در باب استفاده نكردن از دانش توليدي دانشگاهي اثربخش در ايران قدري متحول شود

Knowledge of humanities and social sciences is enacted knowledge because based on the process of dublel hermeneutic seeking any unvarian law in the humanities and social affairs is very difficult Several studies refute the universality of knowledge in the humanities and social sciences and contexcuality of knowledge affirms the social construction of knowledge or enacted social knowldege Although there are several studies on social construction of knowledge and enacted social knowledge but little has been done to social utilization of knowledge This theory asserts that although universities and research centers contribute in generating knowledge and sometimes utilization of it but the main culprit for the nonapplication of academic knowledge is not f scientific circlesThe author hopes that by accepting this theory by scholars and policy makerswe can change the national discourse about the inapplicability of academic knowledge of academic production in Iran